روزنه‌‌ی امید در قعر تاریکی

روزنه‌‌ی امید در قعر تاریکی | 0 Comments | دوشنبه ۱۸,دی,۱۳۹۱ | 928 times
روزنه‌‌ی امید در قعر تاریکی
روزنه‌‌ی امید در قعر تاریکی

اکرم از آن دسته زنانی بود که دست روزگار، گلچینی از مصایب و مشکلات را در دامنش گذاشته‌بود!...

  اکرم مطلقه بود؛ با دردسر از شوهری که جز اذیت و آزار چیز دیگری برای وی و فرزندانش نداشت، جدا شده‌بود. وی صاحب دو فرزند است، اما یکی از این کودکان با بیماری سرطان چشم دست و پنجه نرم می‌کرد. برای اکرم غم آب شدن تدریجی فرزند در مقابل چشمانش یک طرف بود و درد بی‌پولی و ناتوانی از پرداخت هزینه‌های درمانی در طرف دیگر. اکرم درآمد ثابتی نداشت؛ در تأمین خوراک و پوشاک خود و بچه‌ها هم مانده بود، چه برسد به هزینه‌های سنگین شیمی درمانی! در همین اوضاع و احوال، کاسه‌ی صبر صاحب‌خانه هم لبریز شد. او که نتوانست با نداری اکرم و عقب‌افتادن کرایه خانه کنار بیاید، چند تکه اثاث خانه را هم به خیابان ریخت. اکرم کاملاً درمانده شده بود و ناامید؛ اما همیشه خدایی هست که در اوج ناامیدی، روزنه‌ی امیدی را برایت باز می‌کند تا راه خود را بیابی و به روشنایی برسی. روزنه‌ی امید اکرم، آشنایی با مهرآفرین بود...

با کمک مهرآفرین، اکرم ابتدا از بی‌خانمانی نجات پیدا کرد؛ سی میلیون ریال بابت پول پیش یک خانه فراهم شد و اکرم با فرزندانش به آن‌جا نقل مکان کرد. ماهیانه دو و نیم میلیون ریال اجاره خانه اکرم توسط مهرآفرین پرداخت می‌شود. با تأمین هزینه‌های بیمارستان توسط مهرآفرین، دختر بیمار اکرم مراحل شیمی درمانی را طی می‌کند تا خواست خدا چه باشد...

مستمری ماهیانه و خواربار فصلی نیز مثل سایر مددجویان تحت پوشش مؤسسه، به اکرم و فرزندانش تعلق می‌گیرد تا حداقل امکانات یک زندگی سالم و محیطی برای رشد و بالندگی بچه‌ها فراهم باشد.

اکرم همچنین در حرفه‌ی خیاطی دستی بر آتش داشت، اما ناتوان از خرید چرخ خیاطی بود. مهرآفرین یک چرخ خیاطی حرفه‌ای زیگزال‌دوز برایش فراهم کرد و او مشغول به کار شد تا زندگی تازه‌ای همراه با آرامش را با فرزندانش تجربه کند.

 

  • سرطان چشم
  • کرایه خانه

    Comments

    Read More

    What Do You Think?