کمکم کن
زهرا، ۱۷ ساله است… نه خانواده دارد، نه پناه، نه صدا؛ فقط امید

زهرا، ۱۷ ساله است… نه خانواده دارد، نه پناه، نه صدا؛ فقط امید



پدر و مادرش، هر دو کارتن‌خواب بودند؛ و با کارتن‌خوابی از دنیا رفتند.
زهرا شب‌های زیادی را در پارک‌های محله‌های پرخطر گذراند؛
روزهای زیادی را بی‌غذا، بی‌لباس، بی‌صدا…
اما همیشه در دلش امیدی بود؛ امید به اینکه شاید این دربه‌دری روزی تمام شود.

بعد از فوت پدر و مادر، به خانه مادربزرگش پناه برد.
اما آن‌جا هم پناهگاه نشد.
سقفی بود که زیرش درد می‌بارید.
مادربزرگ و عمویش هر دو درگیر اعتیاد بودند؛
و زهرا از نگاه هرزه عمویش هم در امان نبود.

اما زهرا اهلش نبود…
دختری بود درگیر رنج، اما پایبند به خود.

برای همه چیز تنها بود:
برای مراقبت از خودش، برای دفاع از خودش،
حتی برای اینکه بفهمد چطور باید این‌همه تلخی را تاب بیاورد.

تنهایی زهرا ساده نبود.
نه تنها کسی کنارش نبود، که همان اندک اطرافیانش هم چشم بستند بر آنچه نباید می‌دید.

تا اینکه بالاخره، یک نفر او را دید.
یکی از همسایه‌ها، نگران حال و روزش شد و موضوع را به مهرآفرین اطلاع داد.
زهرا نجات پیدا کرد.

مهرآفرین، او را اسکان موقت داد ،
درمان‌های اولیه آغاز شد—درمانی برای روانی زخمی از سال‌های بی‌پناهی.
اما مسیر بازسازی، هنوز در آغاز است.

برای ترمیم روان، بازسازی عزت نفس، و ساختن آینده‌ای مستقل،
او باید دست‌کم یک سال در پانسیون امنی سکونت داشته باشد،
دوره‌های درمان، مهارت‌آموزی و بازتوانی را طی کند.


هزینه این مسیر: ۷۵ میلیون تومان

مبلغی برای دختری که هنوز زندگی، فرصتی خوب به او نداده؛
اما ما می‌خواهیم برایش فرصت‌ساز باشیم.

شما می‌توانید با حمایت از زهرا،
امنیت، درمان و حرفه‌آموزی را برایش فراهم کنید.
تا بتواند، تنها و با تکیه بر توان خودش—و همراهی شما نیکان—
بار زندگی را به دوش بکشد و به آینده امیدوار بماند.

تعداد کودکانی که تا به امروز با کمک های شما از طریق کمکم کن ، یاری شده اند.