تاریخچه

مهرآفرین؛ از تولد تا امروز

موسسه خیریه مهرآفرین حاصل عهدی است که فاطمه دانشور، در سال 1382 در سفر مکه با خدا بست و نیت کرد چنانچه مشکلات مالی و تجاری‌اش حل شود، یک چهارم درآمدش را صرف کمک به افراد نیازمند کند. خانم دانشور مدت کوتاهی پس از این نذر، به امور تجاری‌اش سر و سامانی داد و توانست به اتفاق همسر خود مهندس اکبریان با ورود به عرصه معدن و تأسیس شرکت سیاحان سپهرآسیا به کارآفرینان مطرح در حوزه معدن تبدیل شوند.

 

 

در پی این موفقیت، خانم دانشور به عهد خود وفا کرد و موسسه خیریه مهرآفرین پناه عصر را با یک چهارم سود حاصل از فعالیت تجاری خود بنیان نهاد. سنگ بنای مهرآفرین نیز در خانه‌ای که میراث پدری خانم دانشور بود، گذاشته شد و این موسسه در سال 1386 با مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور و با مأموریت حمایت از کودکان بدسرپرست فعالیت خود را آغاز کرد.

علت این که مهرآفرین اختصاصا کودکان بدسرپرست را به عنوان جامعه هدف خود انتخاب کرد نیز به یکی از اولین خاطرات خانم دانشور از اولین روزهای فعالیت مهرآفرین برمی‌گردد. زمانی که مادر جوانی به دفتر مهرآفرین مراجعه کرد و گفت از دیگران دهان به دهان شنیده که در این خانه کار خیر انجام می‌شود و با حالتی ملتهب و گریان درخواست کمک کرد.  

علت پریشانی این زن، فروش دو دختر 9 ساله و 12 ساله‌اش به مبلغ 60 هزار تومان توسط پدر بچه‌ها بود. شنیدن این روایت، خانم دانشور را به شدت متأثر و ناراحت کرد؛ در آن زمان باورانجام چنین کاری توسط یک پدر برای ایشان و کارکنان مهرآفرین دشوار بود اما بعد از تحقیق و بررسی میدانی توسط مددکاران اجتماعی موسسه، صحت ادعای زن اثبات شد و موسس مهرآفرین تصمیم گرفت فعالیت این خیریه را به حمایت از کودکان بدسرپرست اختصاص دهد.

 

 

کودکان بدسرپرست، پرچالش‌ترین گروه به عنوان جامعه هدف

 

 

مأموریت اصلی مهرآفرین یعنی انتخاب کودکان بدسرپرست به عنوان جامعه هدف، بزرگ‌ترین چالش پیش روی فاطمه دانشور در ابتدای مسیر تأسیس این خیریه بود.

کودکان بدسرپرست اغلب درگیر والدین معتاد، تهدیدگر یا بزهکار و مجرمی هستند که کار بر روی این اقشار را بسیار پیچیده و سخت می‌کند. به عنوان مثال زمانی که مددکار اجتماعی کودک آزاردیده‌ای را از پدر و مادرش جدا می‌کند، این پدر و مادر اغلب شروع به تهدید موسسه و کارکنان آن می‌کنند؛ ضعف در حوزه قوانین حمایت از کودک نیز روال قانونی محافظت از این بچه‌ها را دشوارتر می‌کند.

از همین رو و در ابتدای مسیر بسیاری از افرادی که فاطمه دانشور از آنها درخواست کمک و همراهی برای ثبت و راه‌اندازی این موسسه خیریه کرده بود از همکاری با او سر باز زدند. توجیه این افراد برای عدم همراهی خود این بود که اگر شما بخواهید به کودکان یتیم خدمت رسانی کنید یا هر کار ساده‌تری مانند تهیه جهیزیه یا امور درمانی انجام دهید، ما در کنارتان هستیم اما کار حمایتی برای کودکان بدسرپرست بسیار سخت و پردردسر است و ما را با والدین کودک و دستگاههای دولتی و قانونی درگیر می‌کند.

همین موضوع باعث شد که خانم دانشور از اعضای خانواده خود درخواستِ همراهی‌ کند و آنها این همراهی را پذیرفتند. این یکی از دلایلی است که موسسه مهرآفرین در ابتدا در قالب یک موسسه خانوادگی شکل گرفت و بعدها دیگرانی نیز به این مجموعه پیوستند.

 

 

 

سفیران مهرآفرین و همراهی مردم

 

فاطمه دانشور که دانش‌آموخته رشته مدیریت خدمات بهداشت و درمان است و در خاطراتش نیز اشاره کرده که دانش مدیریت به او در تأسیس مهرآفرین کمک قابل توجهی کرده است، در بنیان گذاری این خیریه پا را از ساختارهای سنتی خیریه‌ها فراتر گذاشت و با بهره‌گیری از دانش روز، اقدام به جذب مددکاران اجتماعی کرد تا بتواند به کودکان بدسرپرست که دارای مشکلات پیچیده‌ای هستند، به صورت حرفه‌ای و موثر کمک کند. حضور و فعالیت مددکاران اجتماعی در این سازمان نقش بسیار مهمی در ساماندهی کودکان آسیب‌دیده و پیشگیری از آسیب‌های بیشتر داشته است.

تا سه سال اولیه فعالیت مهرآفرین تمام درآمدها و هزینه‌های این موسسه از محل کمک‌هایی تأمین می‌شد که خانم دانشور از سهم سود مالی خود و همسرش به این کار اختصاص داده بود؛ سهمی که به تدریج فراتر از نذر اولیه (یک چهارم) رفت وعملا سه چهارم درآمد این زوج نیکوکار به پاگرفتن مهرآفرین اختصاص پیدا کرد اما در سال‌های بعد، با افزایش تعداد مراجعان و شناسایی کودکان بدسرپرستِ بیشتر، دانشور تصمیم گرفت از کمک‌های مردمی نیز برای تحت حمایت قرار دادن تعداد بیشتری از کودکان استفاده کند.

ایده‌ای که آن زمان از طرف مشاوران خانم دانشور از جمله آقایان هیوا مسیح و رضا درستکار مطرح شد این بود که مهرآفرین برای ارتباط گرفتن با مردم و گسترش حلقه حامیان خود، اقدام به معرفی سفیر نیکوکاری کند و در سال 1386 خانم فاطمه معتمدآریا، بازیگر مطرح سینما به عنوان اولین سفیر نیکوکاری مهرآفرین انتخاب شد.

با معرفی مهرآفرین توسط خانم معتمدآریا در محافل هنری و عمومی، مردم بیش از پیش به عضویت موسسه درآمدند و مهرآفرین توانست به کمک حامیانش از سال 86 تا 90 حمایت بیش از 2 هزار کودک بدسرپرست را بر عهده بگیرد.

پس از مدتی چهره‌های محبوب و سرشناس دیگری همچون رضا صادقی، خواننده و مریلا زارعی، بازیگر نیز به عنوان سفیریاران به مهرآفرین پیوستند و سپس دومین سفیر مهرآفرین، خانم کتایون ریاحی، بازیگر مشهور سینما مشغول معرفی و اطلاع‌رسانی فعالیت‌های موسسه به جامعه شد.

با فعالیت این سفیران مهم‌ترین هدف مهرآفرین در بهره‌گیری از چهره‌های محبوب مردمی، یعنی ایجاد حساسیت اجتماعی بر روی مقوله کودکان بدسرپرست محقق شد و با سفرهای این چهره‌های مشهور به مناطق محروم و رساندن کمک‌های موسسه به مردم آن مناطق، به تدریج نام و آوازه مهرآفرین به دورافتاده‌ترین نقاط کشور رسید.

 

 

 

ورود به عرصه مادران و نوزادان معتاد و بی‌خانمان

 

اساس کار حمایتی مهرآفرین بر روی جامعه هدف خود این بوده که بتواند کودکان بدسرپرست را با توجه به مشکلات فراوان‌شان توانمند کند و آنها را تحت آموزش‌های لازم به نقطه‌ای برساند که بتوانند در موقعیت‌های پرخطری که به خاطر داشتن والدین غیرموثر درگیر آن می‌شوند، از خود مراقبت کنند. بنابراین پایه‌های اصلی مهرآفرین بر اساس واحد مددکاری اجتماعی و واحد آموزش جهت ارائه خدمات حمایتی و آموزشی به جامعه هدف شکل گرفت.

اما در سال 94 خانم دانشور متوجه آسیب جدیدی در حوزه مادران بدسرپرست شد؛ فروش نوزادانی که از مادران معتاد متولد می‌شدند. این کودکان به آسانی توسط مادران مصرف کننده به فروش می‌رسیدند و هیچ نهادی نیز مسئولیت این گروه را بر عهده نمی‌گرفت. در نتیجه در سال 1394 مهرآفرین شروع به پذیرش شیرخوارانی کرد که از مادران معتاد متولد می‌شدند و همچنین وارد عرصه حمایت از مادرانی شد که دچار آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد و تن فروشی بودند. هدف از این کار حمایت از این مادرانِ رانده شده به حاشیه اجتماع و نیز به حداقل رساندن آسیب‌هایی بود که متوجه فرزندان آنها می‌شد.  

در همین راستا مهرآفرین توانست تعامل سازنده‌ای را با دستگاه‌های دولتی مرتبط مانند شهرداری، بیمارستان‌ها و وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و کلانتری‌ها برقرار کند تا به شناسایی هرچه سریع‌تر این کودکان کمک کند. از طرفی تعامل موثر با نهادهای تصمیم ساز از قبیل وزارتخانه‌های مرتبط با این پدیده، منتهی به اقداماتی شد که تا حد قابل توجهی از فروش این کودکان پیشگیری می‌کرد.

برای مثال در سال 1395 این حساس‌سازی در سطح وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منجر به صدور بخشنامه‌ای شد که در درجه اول بیمارستان‌ها را ملزم به سم‌زدایی این نوزادان می‌کرد در حالی که پیش از آن تاریخ، نوزادان بدون سم زدایی ترخیص می‌شدند و دوم این که بر اساس این بخشنامه کادر بیمارستان مکلف شدند در صورتی که تشخیص دهند نوزادی در معرض فروش یا بی‌خانمانی قرار دارد و مادر صلاحیت کافی برای نگهداری از شیرخوار را ندارد، با گزارش به اورژانس اجتماعی این نوزاد را به بهزیستی واگذار کنند، اتفاقی که قبلا نمی‌افتاد و کودک به مادر تحویل داده می‌شد.

در ادامه بهره گیری از ظرفیت چهره‌های مشهور دارای مقبولیت اجتماعی، مهرآفرین در سال 94 برای حساس سازی جامعه روی مقوله کودکانی که از مادران معتاد متولد می‌شوند از همراهی آقای شاهین صمدپور، گزارشگر اجتماعی معروف بهره مند شد. صمدپور ازسال 94 بالغ بر صدها گزارش اجتماعی از زندگی کودکانی که در محلات پرخطر و کف خیابان متولد می‌شوند تهیه کرد که انتشار این گزارش‌ها همزمان با رشد فضای مجازی به ویژه شبکه‌های اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و واتساپ محدودیت‌هایی را که موسسه قبلا با آنها مواجه بود از میان برداشت.

 یکی از عمده ترین محدودیت‌ها در اطلاع‌رسانی برای مهرآفرین این بود که گزارش این پدیده‌ها در صدا و سیما و رسانه‌های رسمی به نوعی سیاه‌نمایی محسوب می شد و امکان ارائه فعالیت‌های موسسه و به ویژه شناساندن جامعه هدف در رسانه‌های وجود نداشت اما ظهور فضای مجازی به شناخت بیشتر مردم از فعالیت‌های موسسه کمک کرد و در این زمان گزارش‌های شاهین صمدپور و در کنار او هنرمندانی مانند خانم فاطمه محمودپور که مستندهای اجتماعی زیادی از جامعه هدف مهرافرین تهیه کردند بسیار مفید بود.

 

 

 

خانه‌های کودک و نوجوان، سرپناهی امن برای کودکان

 

 

مواجهه روزانه با کودکانی که مصداق بارز کودک آزاری بودند و در معرض انواع آسیب‌ و خشونت والدین خود قرار داشتند، سبب شد تا ایده راه‌اندازی مراکز نگهداری در ذهن خانم دانشور و کارشناسان موسسه شکل بگیرد. مراکزی مانند مهدهای کودک و خانه‌های کودک و نوجوان تا در خلاء قانونی حمایت از کودکان بدسرپرست، محلی برای مراقبت شبانه‌روزی از این بچه‌ها و دور نگه داشتن آنها از نقاط آسیب باشد چرا که امکان سپردن بسیاری از این کودکان به سازمان بهزیستی، به علت ضعف قوانین یا ظرفیت محدود بهزیستی وجود نداشت.

در نتیجه مهرآفرین به تأسیس مهدهای کودک و خانه‌های کودک و نوجوان در شهرهای مختلف پرداخت و همچنین با تبدیل مجوز استانی‌ مهرآفرین در سال 99 به مجوز کشوری، به سرعت توانست تعداد شعب خود را در کل کشور گسترش دهد. مهرآفرین در حال حاضر بیش از 27 شعبه در استان‌های مختلف و حدود 250 نفر پرسنل دارد که عمدتا از مددکاران اجتماعی تشکیل شده‌اند.

سیاستی که مهرآفرین در ادامه فعالیت خود در پیش گرفته توسعه شعب، مهدها و خانه‌های کودک و نوجوان در تمام مراکز استان‌های کشور است؛ با این هدف که خدمت رسانی به جامعه هدف خود را سریع‌تر و آسان‌تر انجام دهد.