اخبار مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
روزهای سپید در انتظار سپیدار
روزهای سپید در انتظار سپیدار
|
0 دیدگاه
|
چهارشنبه ۲۷,مرداد,۱۳۹۵
|
1836 نفر
بار سنگین اتهام به قتل بر دوش مادر/ نوزاد معتاد به بهزیستی واگذار شد
نامش سپیدار است اما روزهای سیاهی را پشت سر گذاشته تا از مادری که علاوه بر اعتیاد، متهم به قتل نیز هست جدا و برای ادامه زندگی به سازمان بهزیستی کشور واگذار شود.
در آخرین روزهای دوازدهمین ماه سال ۱۳۹۴ به دنیا آمد. درست زمانی که صدای نو شدن سال، گوش فلک را کر می کند. همان زمانی که همه خود را برای سالی جدید آماده می کنند و انتظار می کشند که سال نو شده و فصلی جدید آغاز شود.
مادر و پدر، انتظار تولدش را نمی کشیدند. مادر از خماری، گاه یادش می رفت که باردار است و چند روز دیگر باید وضع حمل کند و پدر نیز وضعیت بهتری نداشت. در این شرایط "سپیدار" به دنیا آمد. سپیداری که از همان بدو تولد مشخص بود که طالع سپیدی ندارد.
به دلیل اعتیاد شدید مادر، نوزاد نیز معتاد متولد شد و این روند در روزهای بعدی تولد شدت گرفت، درست زمانی که مادر پس از مصرف مواد مخدر به او شیر می داد.
زمانی که متولد شد، مادر و پدرش در یک کانکس در شمال شهر تهران زندگی می کردند. تا اینکه پدر در یک شب توسط فردی ناشناس کشته شد. شاید مرگ او بی ارتباط با خرید و فروش مواد مخدر نبود.
پس از آن، مادر نیز به عنوان یکی از متهمان پرنده قتل پدر، نامش در لیست سیاه قرار گرفت. او که ادعا می کرد در مرگ همسرش کوچکترین تقصیری نداشته، از آن پس با نوزادش راهی سامان سراهای شهرداری تهران شد. وضعیت او در سامان سراها نیز بهبود نیافت و بهناز، مادر سپیدار سرانجام توسط یکی از همین سامان سراها به موسسه خیریه مهرآفرین معرفی شد تا شاید علاوه بر کمک به او، فکری به حال سپیدار شود.
الناز زارعی، مددکار اجتماعی این موسسه خیریه در گفت و گو با خبرنگار جام جم به تشریح جزئیات وضعیت سپیدار و مادرش و سرانجام این کودک پرداخته است.
وی با اشاره به معرفی بهناز و کودکش توسط یکی از سامان سراهای شهرداری به موسسه می گوید: زن جوان زمانی که به ما معرفی شد، حال و روزش نشان می داد که به شدت اعتیاد دارد. اعتیاد او به شیشه باعث شده بود در گفتار و رفتارش انسجام نداشته باشد و در جواب به مددکاران حرف های بی سر و ته می زد. حرف هایی که نشان می داد در گفته هایش حقیقتی نیست.
وی می افزاید: بهناز می گفت یک بار ازدواج کرده اما پس از آن طلاق گرفته و از آن زمان مصرف مواد مخدر را آغاز کرده است. او مدت ۶ سال شیشه مصرف کرده و تلاش های مکررش برای ترک نیز فرجامی در پی نداشته است.
این مددکار اجتماعی با اشاره به تلاش های مادر کودک برای پاک جلوه دادن خود از اعتیاد می گوید: مادر سپیدار تلاش زیادی می کرد به ما بقبولاند که مصرف مواد مخدر را ترک کرده اما پس از استعلامی که از سامان سراها گرفتیم مشخص شد که به دلیل مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخاشگرانه، در هیچ یک از سامان سراها نتوانسته مدت زمان زیادی دوام بیاورد و هر بار که برای ترک به یک کمپ ترک اعتیاد فرستاده شده، موفق نبوده است.
زارعی در خصوص اتهام وارد به مادر سپیدار در رابطه با مرگ همسرش و سایر سوابق کیفری او می گوید: بهناز بیش از این هم سابقه زندان داشته و به عنوان یکی از متهمان پرونده قتل همسرش نیز معرفی شده است. خودش می گفت که اکنون متواری است و همین موضوع حساسیت های ما برای گرفتن نوزاد از مادرش را بیشتر می کرد.
این مددکار اجتماعی با اشاره به اعلام گزارش وضعیت سپیدار به اورژانس اجتماعی می گوید: پس از بیان توضیحات مادر، بلافاصله با اورژانس اجتماعی تماس گرفتیم تا مراحل واگذاری سرپرستی سپیدار به بهزیستی آغاز شود.
متاسفانه، این روند کمی طولانی شد اما در نهایت موفق شدیم با کمک ماموران کلانتری ۱۱۳ بازار، سپیدار را از مادر جدا کرده و پس از طی مراحل ترک، او را برای ادمه زندگی به بهزیستی بسپاریم تا از این طریق روزهای تلخ سپيدار پايان پذيرد.
نامش سپیدار است اما روزهای سیاهی را پشت سر گذاشته تا از مادری که علاوه بر اعتیاد، متهم به قتل نیز هست جدا و برای ادامه زندگی به سازمان بهزیستی کشور واگذار شود.
در آخرین روزهای دوازدهمین ماه سال ۱۳۹۴ به دنیا آمد. درست زمانی که صدای نو شدن سال، گوش فلک را کر می کند. همان زمانی که همه خود را برای سالی جدید آماده می کنند و انتظار می کشند که سال نو شده و فصلی جدید آغاز شود.
مادر و پدر، انتظار تولدش را نمی کشیدند. مادر از خماری، گاه یادش می رفت که باردار است و چند روز دیگر باید وضع حمل کند و پدر نیز وضعیت بهتری نداشت. در این شرایط "سپیدار" به دنیا آمد. سپیداری که از همان بدو تولد مشخص بود که طالع سپیدی ندارد.
به دلیل اعتیاد شدید مادر، نوزاد نیز معتاد متولد شد و این روند در روزهای بعدی تولد شدت گرفت، درست زمانی که مادر پس از مصرف مواد مخدر به او شیر می داد.
زمانی که متولد شد، مادر و پدرش در یک کانکس در شمال شهر تهران زندگی می کردند. تا اینکه پدر در یک شب توسط فردی ناشناس کشته شد. شاید مرگ او بی ارتباط با خرید و فروش مواد مخدر نبود.
پس از آن، مادر نیز به عنوان یکی از متهمان پرنده قتل پدر، نامش در لیست سیاه قرار گرفت. او که ادعا می کرد در مرگ همسرش کوچکترین تقصیری نداشته، از آن پس با نوزادش راهی سامان سراهای شهرداری تهران شد. وضعیت او در سامان سراها نیز بهبود نیافت و بهناز، مادر سپیدار سرانجام توسط یکی از همین سامان سراها به موسسه خیریه مهرآفرین معرفی شد تا شاید علاوه بر کمک به او، فکری به حال سپیدار شود.
الناز زارعی، مددکار اجتماعی این موسسه خیریه در گفت و گو با خبرنگار جام جم به تشریح جزئیات وضعیت سپیدار و مادرش و سرانجام این کودک پرداخته است.
وی با اشاره به معرفی بهناز و کودکش توسط یکی از سامان سراهای شهرداری به موسسه می گوید: زن جوان زمانی که به ما معرفی شد، حال و روزش نشان می داد که به شدت اعتیاد دارد. اعتیاد او به شیشه باعث شده بود در گفتار و رفتارش انسجام نداشته باشد و در جواب به مددکاران حرف های بی سر و ته می زد. حرف هایی که نشان می داد در گفته هایش حقیقتی نیست.
وی می افزاید: بهناز می گفت یک بار ازدواج کرده اما پس از آن طلاق گرفته و از آن زمان مصرف مواد مخدر را آغاز کرده است. او مدت ۶ سال شیشه مصرف کرده و تلاش های مکررش برای ترک نیز فرجامی در پی نداشته است.
این مددکار اجتماعی با اشاره به تلاش های مادر کودک برای پاک جلوه دادن خود از اعتیاد می گوید: مادر سپیدار تلاش زیادی می کرد به ما بقبولاند که مصرف مواد مخدر را ترک کرده اما پس از استعلامی که از سامان سراها گرفتیم مشخص شد که به دلیل مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخاشگرانه، در هیچ یک از سامان سراها نتوانسته مدت زمان زیادی دوام بیاورد و هر بار که برای ترک به یک کمپ ترک اعتیاد فرستاده شده، موفق نبوده است.
زارعی در خصوص اتهام وارد به مادر سپیدار در رابطه با مرگ همسرش و سایر سوابق کیفری او می گوید: بهناز بیش از این هم سابقه زندان داشته و به عنوان یکی از متهمان پرونده قتل همسرش نیز معرفی شده است. خودش می گفت که اکنون متواری است و همین موضوع حساسیت های ما برای گرفتن نوزاد از مادرش را بیشتر می کرد.
این مددکار اجتماعی با اشاره به اعلام گزارش وضعیت سپیدار به اورژانس اجتماعی می گوید: پس از بیان توضیحات مادر، بلافاصله با اورژانس اجتماعی تماس گرفتیم تا مراحل واگذاری سرپرستی سپیدار به بهزیستی آغاز شود.
متاسفانه، این روند کمی طولانی شد اما در نهایت موفق شدیم با کمک ماموران کلانتری ۱۱۳ بازار، سپیدار را از مادر جدا کرده و پس از طی مراحل ترک، او را برای ادمه زندگی به بهزیستی بسپاریم تا از این طریق روزهای تلخ سپيدار پايان پذيرد.
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید