اخبار زیر پوست شهر مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
اعتراف ناپدری به قتل دختر ٧ساله
اعتراف ناپدری به قتل دختر ٧ساله
|
0 دیدگاه
|
شنبه ۰۶,آذر,۱۳۹۵
|
1590 نفر
پرونده کودک هفتساله که به دست ناپدری افغان کشته شده بود، برای تحقیقات بیشتر به دادسرا بازگردانده شد تا پدر مقتول شناسایی شود. به گزارش خبرنگار ما، مأموران پلیس مهرماه ٩٢ باخبر شدند دختربچه هفتسالهای در بیابان به قتل رسیده است. زمانی که تحقیقات برای شناسایی عامل این قتل آغاز شد، مأموران به ناپدری دختر مشکوک شدند و او را بازداشت کردند. مرد افغان بلافاصله بعد از بازداشت به قتل دختربچه اعتراف کرد و گفت: او را کشتم؛ چون میخواستم از همکارانم زهر چشم بگیرم. وقتی مادر مقتول بازجویی شد، گفت: من زنی تنها بودم که دختری هفتساله داشتم. برای اینکه کسی بالای سر ما باشد، با «جمعه» ازدواج کردم؛ اما چند ماه بعد بدون اینکه من یا دخترم به او آسیبی رسانده باشيم، او دخترم را به قتل رساند. من واقعا نمیدانم او چرا این کار را کرد؛ چون دخترم خیلی کوچک بود و حتی اگر هم میخواست، نمیتوانست به جمعه آسیبی وارد کند با توجه به اعترافات متهم و شکایت مادر مقتول پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان تهران خواستار صدور حکم قانونی شد و گفت: با توجه به اینکه پدر مقتول پیدا نشده، رئیس قوه قضائیه از سوی او خواستار صدور حکم قصاص شده است.
وی درباره انگیزه متهم گفت: متهم حاضر در دادگاه یک بار اعتراف کرد دخترک هفتساله را به قتل رسانده است تا از دوستانش که در کارخانهای کار میکردند و با او اختلاف داشتند، زهر چشم بگیرد؛ اما در مرحله بعدی بازجویی گفت: من این دختر را کشتم؛ چون پول نداشتم و نانخور اضافه بود و باید از بین میرفت. نمیتوانستم خرجش را بدهم. میخواستم در زندگی راحت باشم.
هرچند متهم انگیزههای مختلفی را برای این مسئله عنوان کرده؛ اما آنچه مسلم است، قتل به دست او اتفاق افتاده و آنطور که خودش اعتراف کرده، دخترک را به مکانی خلوت برده و او را خفه کرده است. اعترافات متهم نیز با نظریه پزشکی قانونی منطبق است. سپس مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او ابتدا گفت میخواهد برای قاتل فرزندش حکم قصاص صادر شود.
سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: قبول دارم دختربچه را کشتهام. این کار را کردم؛ چون شیشه کشیده بودم و کارهایی که میکردم، اصلا دست خودم نبود. بعد از قتل بود که فهمیدم چه شده است.
در این هنگام مادر مقتول گفت درخواستش را برای مجازات متهم عوض میکند و خواستار دیه است. وقتی قضات با این درخواست روبهرو شدند، از مادر مقتول خواستند تا اطلاعات بیشتری درباره شوهر سابقش بدهد. او که در ابتدا عنوان کرده بود از شوهرش جدا شده است، به قضات گفت: شوهر سابقم مرده است. اصلا او زنده نیست که بخواهد درباره فرزندمان تصمیم بگیرد و من هم بههمینخاطر تنها شده بودم.
با توجه به ادعای جدیدی که مادر مقتول عنوان کرد، قضات برای مشخصشدن سرنوشت پدر دختربچه پرونده را به دادسرای جنایی بازگردانده و خواستار تحقیق بیشتر دراینباره شدند.
وی درباره انگیزه متهم گفت: متهم حاضر در دادگاه یک بار اعتراف کرد دخترک هفتساله را به قتل رسانده است تا از دوستانش که در کارخانهای کار میکردند و با او اختلاف داشتند، زهر چشم بگیرد؛ اما در مرحله بعدی بازجویی گفت: من این دختر را کشتم؛ چون پول نداشتم و نانخور اضافه بود و باید از بین میرفت. نمیتوانستم خرجش را بدهم. میخواستم در زندگی راحت باشم.
هرچند متهم انگیزههای مختلفی را برای این مسئله عنوان کرده؛ اما آنچه مسلم است، قتل به دست او اتفاق افتاده و آنطور که خودش اعتراف کرده، دخترک را به مکانی خلوت برده و او را خفه کرده است. اعترافات متهم نیز با نظریه پزشکی قانونی منطبق است. سپس مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او ابتدا گفت میخواهد برای قاتل فرزندش حکم قصاص صادر شود.
سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: قبول دارم دختربچه را کشتهام. این کار را کردم؛ چون شیشه کشیده بودم و کارهایی که میکردم، اصلا دست خودم نبود. بعد از قتل بود که فهمیدم چه شده است.
در این هنگام مادر مقتول گفت درخواستش را برای مجازات متهم عوض میکند و خواستار دیه است. وقتی قضات با این درخواست روبهرو شدند، از مادر مقتول خواستند تا اطلاعات بیشتری درباره شوهر سابقش بدهد. او که در ابتدا عنوان کرده بود از شوهرش جدا شده است، به قضات گفت: شوهر سابقم مرده است. اصلا او زنده نیست که بخواهد درباره فرزندمان تصمیم بگیرد و من هم بههمینخاطر تنها شده بودم.
با توجه به ادعای جدیدی که مادر مقتول عنوان کرد، قضات برای مشخصشدن سرنوشت پدر دختربچه پرونده را به دادسرای جنایی بازگردانده و خواستار تحقیق بیشتر دراینباره شدند.
منبع:
شرق
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید