زایمان در حال مصرف شیشه

زایمان در حال مصرف شیشه | 0 دیدگاه | چهارشنبه ۳۰,دی,۱۳۹۴ | 1594 نفر
زایمان در حال مصرف شیشه
مادر معتاد از نگهداری نوزادش سر باز زد
ابروهایش را تراشیده و موهای کم‌پشتش از زیرِ روسری بیمارستان پیداست. دندان‌های زردش یک در میان ریخته‌اند و رنگ صورتش مثل گچ سفید است. دوقلوهایش را در خانه زایمان کرده، موقع مصرف شیشه! شاید اصلا یادش نبوده حامله‌ است؛ پای بساط ناگهان دردش گرفته و به کمک مادرش بچه‌ها را به دنیا آورده است. از این که دوتا هستند تعجب کرده‌، چون نه دکتر رفته بود، نه سونوگرافی داده بود که بفهمد دوقلویی در راه است. حال دو نوزادی که در میان دود و دمِ شیشه قدم به این دنیا گذاشته‌اند آنقدر وخیم است، و مادر هم آنقدر دچار عوارض زایمان غیربهداشتی در منزل شده که اهالی خانه سریع آن‌ها را به بیمارستان می‌رسانند.
در یکی از روزهای سرد آذرماه، پرسنل بیمارستانی دولتی در جنوب تهران شاهد تراژدی دیگری از جنس اعتیاد بودند. آن‌ها به محض ورود زن 34 ساله همراه دو نوزادش به اورژانس بیمارستان، متوجه وخامت حال مادر و فرزندانش شدند. اعظم را در بخش آی سی یو بستری کردند و یکی از دوقلوهایش که دختری ضعیف و بیمار بود به بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان منتقل شد.
دخترک چندساعتی بیشتر دوام نیاورد و با وجود تلاش پزشکان، نیامده از دنیا رفت. اما نوزاد پسر از همان بدو تولد درگیرِ اعتیاد بود. پزشکان او را که به علت اعتیاد مادر، دچار آلودگی شده بود برای سم‌زدایی بستری کردند. تشخیص پزشکان این بود که نوزاد بعد از گذراندن دوره درمانی، می‌تواند به زندگی طبیعی‌اش ادامه دهد اما مشکل اصلی این بود که اعظم این بچه را نمی‌خواست. همسر صیغه‌ای او هم به داشتنِ این پسرِ ناخواسته علاقه‌ای نشان نمی‌داد. او به مددکاران موسسه مهرآفرین که پی‌گیر وضعیت نوزاد بودند ‌گفت:«وضع زندگی ما خوب نیست؛ نمی‌توانیم یک بچه دیگر را هم بزرگ کنیم. بدهیدش به بهزیستی!»
اعظم 12 سال پیش برای اولین بار ازدواج کرد و بعد از مدتی طلاق گرفت. او از همسر اولش یک پسر 7 ساله دارد. پسر 2 ساله دیگری هم که حاصل ازدواج موقت با همسر فعلی‌اش است، در کنار آن‌ها زندگی می‌کند. هرچهار نفر، ساکن خانه پدری اعظم هستند. خانه‌ای که پاتوق معتادان و مصرف‌کنندگان مواد است.  او که روی تخت بیمارستان به سختی می‌توانست صحبت کند به مددکاران مهرآفرین گفت:«پدر و مادرم هم معتادند.کل خانواده ما شیشه می‌کشد! من این بچه را نمی‌خواهم چون نمی‌توانم ازش مراقبت کنم» به گفته او، هیچ‌کدام از بچه‌هایش شناسنامه ندارند و پسرِ اولش، امیر به همین دلیل نمی‌تواند به مدرسه برود.
مددکاران مهرآفرین در بازدید از منزل پدری اعظم متوجه صحت گفته‌های او شدند؛ خانه‌ای به شدت کثیف و ناامن که محل تردد معتادان محله است و بوی تعفنش از چندمتری‌ به مشام می‌رسد. پسرهای کوچک اعظم در شرایط بهداشتی بسیار بد، در کنار گروهی معتاد روزگار می‌گذرانند.
فاطمه دانشور، مدیرعامل خیریه مهرآفرین درباره سرنوشت این نوزاد می‌گوید:« بررسی‌های تیم مددکاری نشان داد که نوزاد تازه متولد شده، اگر به پدر و مادرش تحویل داده شود، یا باید زندگی بی‌هویت در کنار گروهی معتاد را در پیش بگیرد که انتهایش سرنوشتی جز اعتیاد و بیماری نیست و یا توسط پدر و مادرش به قیمتی نازل فروخته شود. کاری که این روزها در میان معتادان پایتخت، رایج و معمول است. بنابراین ما نمی‌توانستیم به راحتی کودک را تحویل خانواده‌ای بدهیم که به شکل کاملا علنی می‌گفتند او را نمی‌خواهند.»
سرانجام با پی‌گیری‌های موسسه مهرآفرین و با رضایت کتبی اعظم و همسرش، پسرِ نوزاد آن‌ها پس از سم‌زدایی از بیمارستان مرخص و به سازمان بهزیستی سپرده شد. مددکاران مهرآفرین که کماکان نگران سرنوشت آن دو کودکِ دیگر هستند، سرکشی به خانه اعظم را ادامه می‌دهند. او مدتی پس از زایمان، به تشویق مددکارها و با رضایت شخصی، برای ترک اعتیاد به کمپ ویژه زنان فرستاده شد اما بعد از یک هفته، به بهانه تنها ماندن بچه‌هایش از آنجا بیرون آمد. اعظم به گفته خودش قبلا هم یک بار برای ترک اعتیاد تلاش کرده بود ولی بعد از 4ماه پاکی، دوباره آلوده شد. او این بار حتی تلاش هم نکرد. در طول یک هفته اقامتش در کمپ، شاید به روزی فکر می‌کرد که قرار است دوباره به خانه‌ای بر‌گردد که تمام ساکنانش مصرف‌کننده‌اند. شاید هم دیگر امید به زندگی، به شکل و شیوه‌ای بهتر، در وجودش مرده باشد. او به نکبت و تباهی خو گرفته، اما کودکانش چطور؟
 مهرآفرین‌ها باور دارند که هنوز می‌شود برای این بچه‌ها کاری کرد. آن‌ها به همین امید هرروز کوچه‌ پس‌کوچه‎های خطرناکِ محله‌های پرآسیب‌ را زیر پا می‌گذارند. مهرآفرین‌ها می‌گویند شاید برای نجات آن پسرک دوساله دیر نشده باشد، یا برای نجات کودکانی که در آن خانه‌های متعفن و دودزده، چشم به جهان می‌گشایند

دیدگاه ها

بیشتر بخوانید

نظر شما چیست؟