اخبار مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
حمایتی برای پایان ترک تحصیل کودکان روستاهای دیشموک
حمایتی برای پایان ترک تحصیل کودکان روستاهای دیشموک
|
0 دیدگاه
|
سه شنبه ۲۵,مهر,۱۴۰۲
|
226 نفر
اینجا بچهها سرشان را با چیزهای ساده گرم میکنند، از تپههای داخل روستا بالا میروند و گاهی هم دنبال مرغ و خروسها میکنند. بعضی از آنها اما با تکه پارچهای، یک تاب محکم به درخت بستند و هر روز با آن بازی میکنند. بچههای این روستاها سرگرمیهای خاص خود را دارند، اما چند روز آخر شهریور را برای شروع سال تحصیلی با هیجان سر میکنند. حالا این روزها حتی با دمپاییهای رنگ و رو رفته و پاره هم راهی مدرسه میشوند. کوله پشتی یا کیسههای مشمایی را روی دوش میاندازند و پشت نیمکتهای کلاس مینشینند. کلاسهایی که بخشی از آن را موسسه خیریه مهرآفرین ساخته و قرار است با همین همت، در روستاهای محروم دیگر هم پیش رود.
اینجا منطقهی دیشموک در استان کُهگیلویِه و بویِراحمد است، منطقه ای که روستاهای فراوانش باعث پخش شدن جمعیت آن شده است و همین بر چالش مدرسه رفتن کودکان اثر گذاشته. روستاهایی که به دلیل تعداد اندک دانش آموزش، گویی از چرخ نظام آموزشی کشور عقب مانده و حالا گروهها و انجمنهایی مثل موسسه مهرآفرین در این منطقه حاضر شده تا با حضور میدانی شرایط را برای ساخت مدارس بیشتر برای آنها بررسی و محیا کند.
مرد میانسالی که معلم یکی از مدارس این منطقه است ما را جلوی ساختمانی دو طبقه میبرد که قرار است به خوابگاه دختران تبدیل شود. خوابگاهی که چشم امید بسیاری از دختران این منطقه است، چون در صورت تکمیل ساخت آن بسیاری از دانش آموزان از راه دور به اینجا میآیند و دیگر نیاز نیست برای مسافت زیاد خانه تا مدرسه، ترک تحصیل کنند. اما طبق انچه اهالی و مسئولین آموزشی میگویند؛ نبود منابع مالی از طرف برخی ارگانها و خیریهها کار را طولانی کرده و برای تکمیل به کمک موسسهها یا خیرین نیاز دارند. تیم مهرافرین به داخل این ساختمان نیمه کاره میرود و مسئولین آموزشی دیشموک توضیحی از حامیهای ساخت این خوابگاه میدهند، تا شاید حمایت مهر آفرین کلید اتمام این پروژه برای سال تحصیلی جدید باشد. معلم همراه ما میگوید:« تا جایی که من میدانم این خوابگاه تا 100 دختر را اسکان میدهد و حداقل از 5 یا 6 روستا برای اسکان و تحصیل اینجا خواهند آمد.
یکی از اهالی روستا میگوید:" اینجا اندکی میتوانند درس را ادامه دهند، اگر وسیله باشد و بچهها را به مدرسه ببرد و بیاورد که بچهها مدرسه میروند، اما اگر نباشد دیگر امکان ادامه تحصیل ندارند.»
مادر دیگری از وضعیت مدرسه روستا گله دارد:« الان چند تا بچه در روستا داریم که بخاطر نبود وسیله رفت و آمد مجبور به ترک تحصیل شدند. بچه من هم یکی از آنهاست. همین الان شش یا هفت دختر روستا ترک تحصیل کردند که کم کم مجبورند ازدواج کنند.»
مرد جوانی جلو می آید که پدر سه دختر است و دختر بزرگترش امسال کلاس هفتم را شروع کرده است. با خنده میگوید: «من به دخترم هم گفتم راه دور است و دیگر درس نخوان ولی گوش نداد...» معلم به میان حرف می آید و دختری را نشان میدهد. میگوید:« این دختر را می بینید؟ باید کلاس هفتم میرفت... به مادر و پدرش گفته بود اگر دیگر مدرسه نروم خودکشی میکنم...الان چهار دختر دیگر هم هستند که مدرسه نرفتند البته این مشکل فقط برای دخترها نیست و پسرهای ما هم برای همین موضوع ترک تحصیل میکنند، البته تعداد دخترهای ترک تحصیلی بیشتر است. باید ماشین پیدا میکردیم، چند نفری در روستا ماشین دارند اما سر صبح با ماشین شروع به کارگری میکنند و شرایط خاصی دارند، خلاصه نمیشود از هر کسی هم توقع داشت.»
روستای امیر شیر خوان: مدرسه با ساختمان جدید
وارد این روستای کوچک که میشوی مدرسهای با چند کلاس کوچک، که مؤسسه خیریه مهر آفرین ساخته خودنمایی میکند. چند کارگر در حال رنگ نهایی دیوارهای آن هستند و قرار است این مدرسه تازه ساخت جایگزین مدرسه ابتدایی فرسودهی روستا شود. یکی از بناهای روستا میگوید: «این مدرسه تا چند روز دیگر تکمیل میشود و بچهها از مدرسه فرسوده بیرون میآیند و اینجا درس میخوانند... اما اینجا مدرسه برای متوسط اول و دوم ندارد. بچههای خود من برای درس خواندن به روستای دیگر میروند که زمستانها من همیشه ترس جاده را دارم...»
داخل روستا پسر بچهای کنار درخت پیری نشسته، که حالا کلاس سوم ابتدایی را شروع کرده، مادرش از دختر و پسر بزرگترش میگوید که هرروز برای تحصیل از روستا بیرون میزنند و گاهی برای مسیر طولانی، تا دو هفته در خانه اقوام میمانند و به خانه برنمیگردند. میگوید: «دوست داشتم بچه کوچکترم را پیش دبستانی ثبت نام کنم اما این اطراف هیچ کجا نیست، خیلی دنبالش گشتم، اما تا الان پیدا نکردم....»
همان موقع چند دختر و پسر کم سن و سال، آرام آرام یکی از تپههای روستا را بالا میروند، تا حدی که دیگر از آنها چند نقطه دیده میشود که بلند بلند در حال خندیدن به چیزی هستند...
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید