داستان های مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
دست نوازش مهرآفرين بر چشمان عارف
در روز 11/6/88 مهر آفرين ميزبان عارف بود ، عارف 11 ساله ، عارفي كه از 7 ماهگي به دليل فرو رفتن شيشه در چشمش بينايي خود را از دست داده بود، و به دليل فقر مالي خانواده نيز نتوانسته بود به دنبال مداواي آن برود. در جلسه اي كه در شهر تالش به وسيله خيرين برگزار مي شود عكس چشمان عارف توسط يكي از خيرين مشاهده مي شود و به دليل تاثير گذار بودن بيش از حد اين عكس، آقاي فرضي پور پيگير مداواي عارف مي شود. موسسه مهرآفرين اولين گزينه اي است كه براي درمان عارف در نظر گرفته مي شود و باز مهرآفرين تلاش مي كند براي نجات يك انسان از درد .
عكس عارف براي خانم يزدانپناه مددكار موسسه ارسال مي شود و مددكار موسسه با پيگيري مجدانه خود توانست عارف را از درد و رنجي بزرگ نجات بخشد . عارف در بيماستان فارابي عمل تخليه چشم و گذاشتن پروتز را انجام مي دهد . عارف در منطقه كوهستاني تالش در جايي به نام سوباتان زندگي مي كند با 4 برادر و 1 خواهر . زماني كه از احساس عارف مي پرسيم از خوشحالي اش مي گويد از اينكه ديگر درد ندارد . از او مي خواهم برايم جمله اي بنويسد او با خط خود مي نويسد " من خدا را دوست دارم، دكتر! آقاي دكتر من شما را نيز دوست دارم"
- عارف
- خانم یزدانپناه
- مددجویی
- افتخار
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید