عقب‌نشینی سیل؛ ساختن دوباره زندگی

عقب‌نشینی سیل؛ ساختن دوباره زندگی | 0 دیدگاه | سه شنبه ۱۷,اردیبهشت,۱۳۹۸ | 898 نفر
عقب‌نشینی سیل؛ ساختن دوباره زندگی

طبق آمارهای رسمی هلال‌احمر هم‌اکنون بیش از ۱۵۰هزار نفر از سیل‌زدگان در استان‌های لرستان، خوزستان و گلستان همچنان در اردوگاه‌ها و چادرهای بحران روزگار را سپری می‌کنند و از سوی دولت و نهادهای امدادرسان نیازهای اولیه‌شان برای زندگی رفع و رجوع می‌شود؛

اما در این شرایط به اعتقاد کارشناسان آموزش تاب آوری اجتماعی برای پذیرش و رودررویی سیل‌زدگان با شرایط سخت و امدادهای روحی و روانی جزو نیازهای اساسی آنهاست. کارشناسان اجتماعی و روانشناسان در گفت‌وگو با همشهری تأکید دارند که دولت در کنار سازمان‌های مردم نهاد و ان‌جی‌اوها باید سیل‌زدگان را به ساخت دوباره زندگی‌شان تشویق کنند و مشارکت سیل زدگان را برای عبور از بحران کنونی جلب کنند. تجربه کشورهای مختلف پس از وقوع بلایای طبیعی نشان می‌دهد که دولت‌ها نقش حمایتی را دارند و این خود مردم آسیب‌دیده هستند که پس از پایان اسکان موقت شروع به ساخت دوباره زندگی‌شان می‌کنند. درباره اهمیت آموزش تاب آوری اجتماعی پیش و بعد از وقوع بحران‌های طبیعی و تشویق آسیب دیدگان برای ساختن دوباره زندگی‌شان با کارشناسان گفت‌وگو کرده‌ایم.

  • مردم آموزش ندیده و مدیران بحران بی‌تجربه‌اند
  • امیرمحمود حریرچی، جامعه‌شناس

کشور ما جزو ۱۰کشور بلاخیز دنیاست. با وجود این ما یک ستاد مدیریت بحران داریم با حداقل بودجه و توان کارشناسی بسیار محدود. این یک واقعیت است که ما تاب‌آوری را در شرایط بحران نیاموخته و آموزش‌های لازم را ندیده‌ایم. متأسفانه قبل از وقوع بحران نه مردم آموزش کافی دیده‌اند و نه مسئولان ما در زمینه کمک‌رسانی باتجربه هستند. اینکه ما چقدر برای اتفاقات تلخ آماده هستیم و آموزش دیده‌ایم که اگر در چنین شرایطی قرار گرفتیم دوباره با امید کوشش به ساختن زندگی کنیم، نکته مهمی است؛

توجه داشته باشیم که توان دولت و سازمان‌ها و نهادها محدود است و بعد از شرایط بحرانی و امدادرسانی‌های اولیه، مردم آسیب‌دیده با حمایت دولت و سازمان‌های مردم‌نهاد برای ساختن زندگی‌شان باید دوباره تلاش کنند. توانمندسازی‌ افراد بحران‌زده نکته‌ای بسیار، بسیار مهم است. مراد از توانمندسازی‌ تنها رفع نیازی‌های اولیه، اسکان موقت و... نیست. مردم باید آموزش ببینند تا بتوانند بعد از وقوع بلایا و بحران در کنار حامیان‌شان برای بازگشت به زندگی عادی کوشش کنند.

با این وجود تاریخچه‌های بحران نیز در تاب‌آوری تأثیرگذار است. در سیلاب اخیر که حدود ۱۰میلیون نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر آن شدند بی‌تردید نخستین چیزی که به اذهان مردم بحران زده خطورمی کند تاریخچه بحران‌های قبلی است؛ مثلا زلزله کرمانشاه. مردم بعد از بحران‌ها خبرها را دنبال می‌کنند. آنها کنجکاوند تا بدانند که بر سر آسیب‌دیدگان چه آمده است.

اگر تاریخچه بحران را مثبت ارزیابی کنند تاب‌آوریشان بیشتر می‌شود اما اگر به هر دلیلی درست یا غلط این ارزیابی ذهنی به مسیرهای منفی منتهی شود از مقاومت‌شان کاسته می‌شود. ازاین‌رو عملکرد مسئولان برای افزایش تاب و تحمل آسیب‌دیدگان نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. آنها با سعه صدر، شنیدن صحبت‌های مردم درگیر بحران و تلاش برای حل مشکلات می‌توانند تاب‌آوری اجتماعی را در این مناطق افزایش دهند.

نکته حائز اهمیتی که اکنون باید در مناطق سیل‌زده به آن توجه ویژه داشت، مسئله کودکان است. تغییر در روال زندگی عادی بیش از هر چیز به کودکان صدمه می‌زند. ترس‌ها و فوبیاهای بسیاری سراغ آنها می‌آید. متأسفانه دراین شرایط حساس شاهد آنیم که در مناطق بحران‌زده بخشی از مدارس همچنان تعطیل است! درحالی‌که کودکان در این مناطق بیش از هر زمان دیگری نیازمند گروه‌ها و جمع‌هایی هستند که در مدارس تشکیل می‌شود.

مسئله، درس و مشق نیست؛ آنها می‌توانند در مدارس نگرانی‌های‌شان را به اشتراک بگذارند، آموزش ببینند و با قرار گرفتن در محیط‌های دوستانه از فوبیا و ترس‌های خود بکاهند. در کنار همه اینها علاوه بر کوشش و یاری متولیان امر برای بهبود شرایط مردم آسیب‌دیده، باید هرچه سریع‌تر از ظرفیت مددکاران اجتماعی با تمام توان استفاده کرد. مددکاران اجتماعی به مردم می‌آموزند که در بحران، شکیبا باشند و منطقی‌تر رفتار کنند.

  • مردم سیل‌زده باید به زندگی عادی سوق داده شوند
  • حمید پورشریفی، روانشناس سلامت

افراد در شرایط بحران به‌طور طبیعی هیجان‌های منفی از خود بروز می‌دهند. اما وقتی این هیجانات از حالت و سطح طبیعی خود فراتر می‌رود، نشان‌دهنده دو مسئله و اشکال عمده است؛ در وهله نخست اشاره به این دارد که این افراد به هیچ عنوان مهارت‌های کلی کنترل خشم و هیجان‌های منفی و آسیب‌زا را در طول زندگی‌شان آموزش ندیده‌اند و نکته بعدی و مهم‌تر به ادراک آنها بازمی‌گردد. در واقع آنچه در بحران، میزان هیجان‌های منفی را افزایش می‌دهد ادراک منفی افراد بحران‌زده از حمایت‌های پیش‌رو است. درستی یا نادرستی این ادراک‌ها اهمیتی ندارد، مسئله اصلی اعتماد و اطمینانی است که کمرنگ شده و باید افزایش پیدا کند و مردم و آسیب‌دیدگان ببینند که با حمایت‌های دولت به زندگی عادی بازخواهند گشت.

ناشکیبایی، افسردگی، گلایه‌مندی و در مواقعی بروز پرخاشگری از سوی افراد بحران‌زده از این مسئله ناشی می‌شود که آنها تصور می‌کنند، اگر برای جذب منابع حمایتی هر چه زودتر تلاش نکنند فردا چیزی عایدشان نخواهد شد. مردم گرفتار در بحران، هیجان‌های عمومی را به‌خوبی درک می‌کنند، آنها خوب می‌دانند که حمایت‌هایی که در روزهای اولیه حادث شدن بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و... به سوی آنها سرازیر می‌شود به‌زودی فروکش خواهد کرد.

پس آنها دریافته‌اند که فرصت اندک است. با این منطق تنها راه چاره را در این می‌بینند که مسئولان، ناجیان، جهادگران مردمی و هر شخص حقوقی و حقیقی را که پا در عرصه امداد و یاری رساندن به آنها می‌گذارد به هر نحوی که شده تحت‌تأثیر قرار دهند تا شاید بتوانند با جذب حمایت‌ها مقداری از آسیب‌ها و ضررها را جبران کنند. در واقع اصلی‌ترین مسئله‌ای که باعث می‌شود زلزله‌زدگان، سیل‌زدگان و ... ناشکیبا شوند و در برخی مواقع درخواست‌های غیرمنطقی از حامیان و امدادگران داشته باشند، برگرفته از ادراک‌های عمومی است که در جامعه شاهد هستیم؛ ادراک‌هایی که متأسفانه رنگ و بوی عدم‌اطمینان نسبت به عملکردهای حمایتی سازمان‌ها و نهادهای دولتی و مردمی دارد و این در شرایطی است که کمک‌های بسیاری به مردم شده است.

با این حال در شرایط حاضر تنها راه ممکن برای سوق دادن مردم بحران‌زده به تأمل و شکیبایی و همچنین ترغیب آنها به تلاش برای بازگشت به زندگی روزمره‌شان، استقرار و حمایت از منابع آموزش‌دهنده در این مناطق است. بهزیستی، وزارت بهداشت، دانشگاه‌ها و هر سازمان و نهاد دولتی و مردمی که توان آموزشی دارند باید در این مناطق مستقر شوند و آموزش‌های سلامت روان از سر گرفته شود و مردم به بازگشت به شرایط عادی تشویق شوند. در واقع باید هر ۴ مولفه حمایت اجتماعی (حمایت احساسی و عاطفی - حمایت ابزاری و فیزیکی - حمایت اطلاعاتی -حمایت در ارزیابی و شناخت) در مناطق بحران‌زده اجرایی شود تا تاب‌آوری اجتماعی افزایش یابد و مردم با حمایت‌های اولیه دوباره شروع به ساختن زندگی‌شان کنند؛ اتفاقی که در همه دنیا رخ می‌دهد.

دیدگاه ها

بیشتر بخوانید

نظر شما چیست؟