٢١ روز اسارت زن و ٢ دختر در شكنجه‌گاه شوهر

٢١ روز اسارت زن و ٢ دختر در شكنجه‌گاه شوهر | 0 دیدگاه | شنبه ۰۴,اردیبهشت,۱۳۹۵ | 1209 نفر
٢١ روز اسارت زن و ٢ دختر در شكنجه‌گاه شوهر
زن جوان که به همراه دو فرزندش ٢١ روز توسط شوهرش شکنجه شده ‌بود، با گزارش شهروندی توسط پلیس نجات پیدا کرد. شکنجه ٢١روزه زمانی به پایان رسید که پدر خانواده مردی را به خانه آورد و از او خواست اعتراف کند همسرش را می‌شناسد و با او رابطه داشته ‌است. این مرد بلافاصله بعد از خروج از خانه، مأموران پلیس را باخبر کرد و به آنها گزارش داد چه اتفاقی در آن خانه افتاده ‌است. بعد از این گزارش، اعظم و دو دختر به نام‌های هدیه و هانیه توسط مأموران از آن خانه نجات پیدا کردند و متهم که فرار کرده ‌بود، توسط پلیس شناسایی و بازداشت شد. آن‌طور که «ایسنا» گزارش داده ‌است: اگر نیروی انتظامی دیرتر به داد این زن می‌رسید، او مرده بود. اعظم زن ٣٠ساله، اکنون منتظر تصمیم دادگاه درباره شوهرش است. براساس اطلاعات به‌دست‌آمده از سوی پلیس، اعظم و شوهرش ١٢ سال است که با هم زندگی می‌کنند و در این مدت انواع خشونت‌ها نسبت به اعظم توسط شوهرش انجام شده تا حدی که پیش از این اتفاق، اعظم سه بار مدرک پزشکی قانونی گرفته و اقدام به شکایت کرده اما بعد از آن به علت ترس از تهدیدات شوهرش و بی‌پدرشدن بچه‌هایش، شکایت‌های خود را پس گرفته است. به گفته اعظم، شوهرش از ابتدای ازدواج معتاد بود و اوایل تریاک و بعد از آن کریستال و شیشه مصرف می‌کرد. روز دوم فروردین امسال بود که پدرشوهر اعظم که با آنان زندگی می‌کرد، برای سفر کوتاهی به قوچان رفت و بعد هم شوهر اعظم، زن و بچه‌های خود را به طبقه پایین خانه برد، پرده‌ها را کشید و شروع به تهدید، آزار و اذیت آنان کرد. او اعظم را به میله گازی در اتاق پشتی بست و دست و دهانش را نیز با دستمال بست تا صدایی از او به گوش همسایه‌ها نرسد. در ٢١روزی که اعظم و دخترانش در خانه محبوس بودند، هیچ غذایی نبوده که حتی دختران از آن بخورند. پدر بچه‌ها هم وقتی از خانه بیرون می‌رفت، در را قفل می‌کرد تا کسی نتواند به خانه وارد یا از آن خارج شود. به گفته اعظم، شکنجه‌ها و آزارهایی که توسط شوهرش دیده، بسیار وحشتناک است. شوهرش او را داخل صندوق فلزی می‌انداخت و درش را قفل می‌کرد تا از نبود اکسیژن خفه شود. گاهی اوقات نیز زیر صندوق، اجاق گازی را روشن می‌کرد و پاهایش را می‌سوزاند. یکی دیگر از شکنجه‌ها این بود که پارچه‌ای را آتش می‌زد و روی بدن برهنه همسرش می‌انداخت و با چاقو تمام بدن اعظم را برش می‌زد و بعد او را روی سیمان پشت‌بام خانه می‌کشید تا حدی که لباسش پاره می‌شد و جراحت‌های بدی برمی‌داشت. متهم بعد از ٢١ روز شکنجه همسرش، یک شب مردی غریبه را به خانه ‌آورد. او که توهم خیانت داشت، به مرد غریبه گفت تو همسرم را می‌شناسی و با هم رابطه داشته‌اید. مرد که اوضاع زن و بچه‌ها را دید از خانه بیرون رفت و به پلیس زنگ ‌زد. در ادامه بعد از فرارکردن شوهر اعظم، پلیس او را دستگیر کرد و به بازداشتگاه ‌برد. اعظم و دو دختر نیز توسط اورژانس اجتماعی به بهزیستی واگذار شدند. اعظم به پلیس گفته‌ است: شوهرم از ابتدای ازدواج هر زمان که بیرون می‌رفت، در خانه را قفل می‌کرد. فک و سه دندان هانیه در مدت زندانی‌بودن در خانه، توسط پدر شکسته است، هدیه هم توسط پدرش کتک‌های زیادی خورده است. به گفته مادرشان، این دو دختر در ٢١ روز زندانی‌بودن، هیچ غذایی نخورده بودند. پس از دستگیرشدنشان توسط پلیس و مداخله اورژانس اجتماعی، به حمایت و موافقت سازمان بهزیستی خراسان‌رضوی، این دو دختر به یک مرکز خیریه نگهداری از کودکان بی‌سرپرست به نام «سراج رضوی‌ توس» منتقل ‌شدند. علی صدری یکی از اعضای هیأت‌مدیره مرکز نگهداری سراج رضوی توس است. خوشبختانه او این خانواده را از قبل می‌شناخت و توسط او و حمایت‌های بهزیستی استان، کارهای اداری انتقال و نگهداری دختران و رسیدگی به اعظم سریع‌تر انجام شده است. به گفته صدری، دختران بعد از آزادشدن از خانه به مرکز نگهداری رفته و تحت روان‌درمانی قرار گرفته‌اند. به گفته خواهر متهم، جان اعظم و فرزندانش در خطر است و اگر برادرش متوجه شود آنها کجا هستند، اقدام به قتلشان خواهد کرد. این زن گفته‌ است: برادرم آن‌قدر مادرم را کتک زد که او را هم کشت؛ پدرم را هم می‌زند و همه را تهدید به قتل می‌کند. او ادامه داد: یک‌ بار که اعظم برای قهر به خانه آنان آمده بود، شوهر اعظم برای آشتی کتابی را کادوپیچ کرده و فرستاده بود، اما زمانی که کتاب را باز کردیم، در میانش چاقویی را به نشانه تهدید دیدیم. این زن درباره خشونتی که برادرش انجام داده ‌است، گفت: شوهر اعظم، بینی او را شکسته و حتی بخشی از بدن او را با چاقو پاره کرده است. با اینکه در خانه قفل بوده، از هانیه دختر بزرگش می‌پرسیده وقتی من نبودم، چه کسی به خانه آمده، وقتی هم که جوابی از او دریافت نمی‌کرده، گلوی او را تا حدی فشار می‌داده که به خفگی و کبودی می‌رسیده است. وقتی می‌خواستیم اعظم را به بیمارستان ببریم، متوجه شدیم شوهرش تمام مدارک شناسایی او را سوزانده. شوهر اعظم به دوستانش گفته است شب آخر می‌خواستم هر سه‌شان را بکشم، در چاه بیندازم و آتش بزنم، بعد هم بگویم که خودشان از خانه رفته‌ و قهر کرده‌اند. اعظم و دخترانش سه وکیل برای دفاع از حق خویش دارند. این وکلا در تلاش‌اند پرونده را از دادگاه کیفری به جنایی منتقل کنند تا درخصوص جرم او، مجازات سنگین‌تری تعلق بگیرد، در غیراین‌صورت، شوهر اعظم با یک وثیقه ٢٠‌ میلیون تومانی آزاد می‌شود. منبع خبر :شرق

دیدگاه ها

بیشتر بخوانید

نظر شما چیست؟