اخبار زیر پوست شهر مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
مرگ مغزی دختربچه زیر کتکهای ناپدری
مرگ مغزی دختربچه زیر کتکهای ناپدری
|
0 دیدگاه
|
چهارشنبه ۱۳,اردیبهشت,۱۳۹۶
|
1197 نفر
کودک پنجسالهای که در پی ضرب و جرح ناپدریاش دچار مرگ مغزی شده است، در حالی همچنان با دستگاه نفس میکشد که پزشکان تلاش میکنند خانواده او را برای اهدای اعضای بدن کودک راضی کنند.
رقیه دختربچه پنجساله مدتی قبل به بیمارستان آورده شد. در ابتدا گفته شد او از پلهها پرت شده است اما وقتی پزشکان اعلام کردند ضربات سنگینی بر بدن این دختر وارد شده که ناشی از پرتشدن از پلهها نیست، مادرش واقعیت را تعریف کرد و توضیح داد او به وسيله ناپدریاش کتک خورده و دلیل اصلی وضعیتی که دچار آن شده، ضرباتی است که ناپدری بر بدن او وارد کرده و ساعتها اجازه نداده کودک را به بیمارستان منتقل کنند.
بعد از روزها تلاش برای زندهنگهداشتن رقیه درنهایت دو روز قبل پزشکان اعلام کردند او دچار مرگ مغزی شده است و دیگر امیدی به بازگشت این کودک به زندگی نیست. آنها به پدر و مادر رقیه توصیه کردند اعضای بدن او را اهدا کنند تا چند بیمار دیگر از وضعیت رنجوری که دچارش هستند، خارج شوند.
مادر جوان رقیه در رابطه با وضعیت زندگی خود گفت: رقیه حاصل ازدواج نخست من است. به دلیل اعتیاد همسر و دخالتهای خانوادهام، از پدر رقیه جدا شدم و چند ماه بعد با مردی ازدواج کردم که به شدت عصبی بود.
مادر رقیه ادامه داد: مهریهام را بخشیدم و حضانت فرزندم را برعهده گرفتم. قرار بود رقیه با من و علی که ناپدریاش میشد، زندگی کند اما پذیرش این کودک برای همسر دوم من دشوار بود. به شدت با حضور او در زندگیمان مخالفت میکرد و بارها به من گفته بود که باید رقیه را به پدرش بسپارم.
اعظم در تشریح حادثه گفت: در روز حادثه، درگیری لفظی با همسرم داشتم. او چهار بار با حالتی که انگار میخواهد من را خفه کند، به سمت من حملهور شد.
وی افزود: درگیری ما از ساعت ٨:٣٠ صبح آغاز شد و حدود ساعت ٩:٣٠ همسرم به سمت اتاق خوابی که رقیه در آنجا خواب بود، رفت. یکباره کودکم را با خود از اتاق به بیرون آورد. مادر من نیز در خانه ما بود. او نیز تلاش کرد که مانع از کتکخوردن رقیه شود اما موفق نشد.
مادر رقیه با اشاره به وضعیت کودک پس از تحمل این ضربوشتمها میگوید: رقیه پس از این کتکها بیجان به زمین افتاده بود اما همسرم اجازه نمیداد که از خانه خارج شویم و او را به بیمارستان برسانیم. در این شرایط شیونکنان در خانه بودیم تا اینکه برادرم از راه رسید. به او گفتیم رقیه از پلهها افتاده و آن زمان با تماس با اورژانس، کودکم را به بیمارستان رساندیم.
اعظم با بیان اینکه «از همسرم شکایت کردهایم» گفت: پدر رقیه به دلیل ضربوشتم کودک، از همسر دوم من شکایت کرده و اکنون وی در بازداشتگاه است.
وی با اشاره به اعلام مرگ مغزی رقیه گفت: پزشکان مرگ مغزی رقیه را اعلام کردهاند اما امیدوار هستم بار دیگر خدا او را به من ببخشد.
در همین رابطه، فریبا بهشتیان، مددکار اجتماعی مؤسسه خیریه مهرآفرین به خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان گفت: پس از این اتفاق، کودک چندروزی است که در بیمارستان بستری است اما پزشکان مرگ مغزی او را اعلام کردهاند.
وی ادامه داد: پس از اعلام کودکآزاری از سوی مددکاری بیمارستان، اقدامات ثانویه برای مشخصشدن دلایل این حادثه و حمایت از مادر او در دستور کار قرار گرفت.
این مددکار اجتماعی با اشاره به درخواست مسئولان بیمارستان از پدر رقیه گفت: مسئولان بیمارستان از پدر رقیه درخواست کردهاند که اعضای بدن او را اهدا کنند، زیرا مرگ مغزی او تأیید شده است.
رقیه دختربچه پنجساله مدتی قبل به بیمارستان آورده شد. در ابتدا گفته شد او از پلهها پرت شده است اما وقتی پزشکان اعلام کردند ضربات سنگینی بر بدن این دختر وارد شده که ناشی از پرتشدن از پلهها نیست، مادرش واقعیت را تعریف کرد و توضیح داد او به وسيله ناپدریاش کتک خورده و دلیل اصلی وضعیتی که دچار آن شده، ضرباتی است که ناپدری بر بدن او وارد کرده و ساعتها اجازه نداده کودک را به بیمارستان منتقل کنند.
بعد از روزها تلاش برای زندهنگهداشتن رقیه درنهایت دو روز قبل پزشکان اعلام کردند او دچار مرگ مغزی شده است و دیگر امیدی به بازگشت این کودک به زندگی نیست. آنها به پدر و مادر رقیه توصیه کردند اعضای بدن او را اهدا کنند تا چند بیمار دیگر از وضعیت رنجوری که دچارش هستند، خارج شوند.
مادر جوان رقیه در رابطه با وضعیت زندگی خود گفت: رقیه حاصل ازدواج نخست من است. به دلیل اعتیاد همسر و دخالتهای خانوادهام، از پدر رقیه جدا شدم و چند ماه بعد با مردی ازدواج کردم که به شدت عصبی بود.
مادر رقیه ادامه داد: مهریهام را بخشیدم و حضانت فرزندم را برعهده گرفتم. قرار بود رقیه با من و علی که ناپدریاش میشد، زندگی کند اما پذیرش این کودک برای همسر دوم من دشوار بود. به شدت با حضور او در زندگیمان مخالفت میکرد و بارها به من گفته بود که باید رقیه را به پدرش بسپارم.
اعظم در تشریح حادثه گفت: در روز حادثه، درگیری لفظی با همسرم داشتم. او چهار بار با حالتی که انگار میخواهد من را خفه کند، به سمت من حملهور شد.
وی افزود: درگیری ما از ساعت ٨:٣٠ صبح آغاز شد و حدود ساعت ٩:٣٠ همسرم به سمت اتاق خوابی که رقیه در آنجا خواب بود، رفت. یکباره کودکم را با خود از اتاق به بیرون آورد. مادر من نیز در خانه ما بود. او نیز تلاش کرد که مانع از کتکخوردن رقیه شود اما موفق نشد.
مادر رقیه با اشاره به وضعیت کودک پس از تحمل این ضربوشتمها میگوید: رقیه پس از این کتکها بیجان به زمین افتاده بود اما همسرم اجازه نمیداد که از خانه خارج شویم و او را به بیمارستان برسانیم. در این شرایط شیونکنان در خانه بودیم تا اینکه برادرم از راه رسید. به او گفتیم رقیه از پلهها افتاده و آن زمان با تماس با اورژانس، کودکم را به بیمارستان رساندیم.
اعظم با بیان اینکه «از همسرم شکایت کردهایم» گفت: پدر رقیه به دلیل ضربوشتم کودک، از همسر دوم من شکایت کرده و اکنون وی در بازداشتگاه است.
وی با اشاره به اعلام مرگ مغزی رقیه گفت: پزشکان مرگ مغزی رقیه را اعلام کردهاند اما امیدوار هستم بار دیگر خدا او را به من ببخشد.
در همین رابطه، فریبا بهشتیان، مددکار اجتماعی مؤسسه خیریه مهرآفرین به خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان گفت: پس از این اتفاق، کودک چندروزی است که در بیمارستان بستری است اما پزشکان مرگ مغزی او را اعلام کردهاند.
وی ادامه داد: پس از اعلام کودکآزاری از سوی مددکاری بیمارستان، اقدامات ثانویه برای مشخصشدن دلایل این حادثه و حمایت از مادر او در دستور کار قرار گرفت.
این مددکار اجتماعی با اشاره به درخواست مسئولان بیمارستان از پدر رقیه گفت: مسئولان بیمارستان از پدر رقیه درخواست کردهاند که اعضای بدن او را اهدا کنند، زیرا مرگ مغزی او تأیید شده است.
منبع:
شرق
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید