قتل تازه‌عروس در پی یک سوءظن

قتل تازه‌عروس در پی یک سوءظن | 0 دیدگاه | شنبه ۰۹,اردیبهشت,۱۳۹۶ | 1335 نفر
قتل تازه‌عروس در پی یک سوءظن
مردی که تازه‌عروسش را به خاطر یک سوءظن به قتل رسانده ‌است، وقتی در جایگاه متهم قرار گرفت تا از خود دفاع کند، گفت زمان قتل در حالت عادی نبوده است.
به گزارش خبرنگار ما، داماد جوان که چند ماه بعد از ازدواج به همسرش مشکوک شده بود او را با سیم خفه و جسدش را در خارج از خانه رها کرد.
به گزارش خبرنگار ما، یک سال قبل خانواده زن جوانی به مأموران خبر دادند که دخترشان رکسانا گم‌شده است. زمانی که تحقیقات مأموران آغاز شد آنها دریافتند رکسانا و شوهرش که به‌تازگی ازدواج کرده‌اند با هم دچار اختلاف بوده‌اند و رفتار رامین، شوهر زن گمشده‌، هم نشان می‌داد او از گم‌شدن همسرش نگران نیست به همین دلیل مأموران به او ظنین شده و بازداشتش کردند. رامین در بازجویی‌ها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت شب حادثه با او درگیر شده و او را به قتل رسانده است.  مرد جوان به مأموران گفت: من زنم را دوست داشتم و زمان قتل به خاطر اینکه کنترل خودم را از دست دادم دست به این کار زدم و از کرده‌ام هم پشیمان هستم. من نمی‌خواستم بلایی سر زنم بیاورم.
با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی برای متهم شد. در ادامه پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفته و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر مقتول گفت: من حاضر به گذشت نیستم، دخترم بسیار جوان و پاک بود. این مرد به دخترم تهمت زده است ضمن اینکه بارها گفته به خاطر علاقه‌ای که به دخترم داشته است او را به قتل رسانده و حالا من هم می‌خواهم او قصاص شود تا دوباره به دخترم برسد. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من رکسانا را خیلی دوست داشتم و با علاقه زیاد به او زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. روز حادثه من از سر کار به خانه آمدم همسرم شام درست کرده بود با هم غذا خوردیم و پیش هم بودیم و همه چیز خیلی خوب بود تا اینکه همسرم به سمت آشپزخانه رفت و من از سر کنجکاوی تلفن همراه او را برداشتم تا ببینم با چه کسانی ارتباط داشته است. یک‌دفعه عکس دوستم را در گوشی همسرم دیدم و بعد هم چند شماره دیگر دیدم که مشکوک شدم. سر این موضوع با همسرم جروبحث کردیم. من نمی‌توانستم قبول کنم او به‌جز من کسی دیگر را دوست داشته باشد. وقتی دعوای ما بالا گرفت من سیلی محکمی به صورت او زدم رکسانا پرت شد و روی زمین افتاد. آن‌قدر عصبی بودم که نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم سیم کامپیوتر را برداشتم و دور گردنش انداختم وقتی به خودم آمدم رکسانا مرده بود.
متهم گفت: در تمام مدت اصلا در حال خودم نبودم و نمی‌توانستم درست فکر کنم و تصمیم بگیرم. خون جلوی چشم‌های من را گرفته بود. بعد از مرگ رکسانا دیگر نتوانستم به زندگی عادی برگردم، او تنها زنی بود که دوستش داشتم و عاشقش بودم.  متهم درباره اینکه عکس دوستش در گوشی مقتول چه می‌کرده است و آیا دراین‌باره از همسرش سؤال کرده است، گفت: من پرسیدم اما رکسانا جواب نداد و عصبانی شد و دعوا راه انداخت و من هم از کوره در رفتم و نتوانستم به حرف‌های او گوش بدهم.
اگر من از حالت عادی خارج نمی‌شدم و می‌توانستم درست تصمیم بگیرم، زنی که همه زندگی‌ام بود را به قتل نمی‌رساندم.
منبع: شرق

دیدگاه ها

بیشتر بخوانید

نظر شما چیست؟