اخبار سفیران مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
هادی ساعی سفیر یار مهر آفرین در حوزه ورزش
هادي ساعي : سفیریار حوزه ورزش
جنس خاك وجودي هر فرد اگر آميخته باشد با طلاي عرفان خاك ،گويي كه هميشه «طلايي» ناب و كيميا خواهد بود تا ابد ؛ و «مس» نميشود ، هرگز.
زماني كه كودكي از اين جنس را «هادي» ناميدند ، شايد كمتر كسي بود كه تشخيص دهد او فرشتهاي انسان نماست و از ديار رفعت الهي ، كه گنجينهاي از دلهاي پاك «طلا» شده را با خود به زمين آورده است.
«هادي» همرنگ خاك پاك جنوب تهران ، و طلاي وجودي «شاه عبدالعظيم» است ؛ او در آستانه همين روزهاي خرداد ، و از جنس بيست و يكمين روز آن در سال 1355؛ چشمان اش را به جهان گشود و اذن هستي را در كوله بارش قرار داد و از هفت سالگي ،گويي كه رسالتي دارد با ورزش «تكواندو» ؛ يعني نبرد تن به تناش را با اهريمنان اطراف اش كه بر اخلاق ، معرفت ، مهر، آشتي و صلح سايه افكنده ، آغاز كرد ؛ در همان كودكي آن قدر تلاش كرد و كوشيد و مبارزه كرد كه كسي ديگر نميتوانست نام او را بدون فاميلياش يعني «هادي ساعي» صدا زند.
«هادي ساعي» در كودكي به فرزند زمانه خويش تبديل شده بود و ميدانست بايد پيروز باشد تا بر چهره پليد بيكاري ، فقر، اعتياد و نامهربانيها و تلخيها چيره شود ؛ براي خود نيز راه بازگشتي نمييافت ، چرا كه او ميبايست فرشته ساني دراين روزگاران ما باشد.
«هادي ساعي» خيلي زود «بزرگ» شد ؛ بزرگياش نه از سن بود و نه از قد ، او دلي به وسعت اقيانوس يافته بود و متصل به دريا و سر به خورشيد ، در انديشه شكست ناجوانمرديها و نمايش «مهر» به پيش ميرفت... ؛ در سن نوجواني به تيم ملي تكواندو راه پيدا كرد و تا امروز «ملي» مانده است.
نخستين مدال خود را زماني كه سرباز بود در مسابقات ارتشهاي جهان در كرواسي به دست آورد ؛ با هر افتخار ورزشي ، قلب او نيز وسيعتر ميشد ، از جام جهاني تا المپيك ، هر ميدان براي او نبردي تازه براي «مهربان»تر شدن بود ؛ در واقع او ميخواست با مدالهاي ورزشي ؛ گشادهدستياش را افزون كند ؛ حتي زماني كه او را در مسابقه ماقبل فينال المپيك سيدني(2000) با ناداوري بازنده كردند ، مردم او را طلايي المپيك ميدانستند...
شايد بتوان به جرات گفت ، مردم ؛ و نه دستگاههاي دولتي ، بعد از جهان پهلوان تختي ، «پهلوان» عصر روزگار خويش را در «هادي ساعي» يافتهاند و در لحظه لحظههاي مسابقات اش ، همراه با او نيز مبارزه ميكردند ، در واقع او با اراده و مبارزه طلبياش با نفس درون ، مخاطبان و مردم را نيز با خود به مبارزه ميآورد و آنها نيز به جنگ بياخلاقيها و بدمنشيها ميرفتند ، تا «مهر»طلب باشند ، در پس اين روزگار نامراد.
پس از زلزله بم ، و در يكي از تلخترين روزهاي سرزمينمان ، «هادي ساعي» تمام آنچه را كه با عنوان مدالهاي طلايي و رنگي ديگر به دست آورده بود به مردم سرزميناش در بم اهدا كرد تا نشان دهد ، افتخارات بدست آمده در صحنههاي ورزشي و ميدانهاي «تاتامي» را تنها براي با مردم بودن و عاشق شدن اش ميخواهد و دوست دارد ؛ كه جسم فاني را رها كند و پرواز كند.
«هادي ساعي» با اهداي نشانهاي طلايياش بار ديگر نشان داد كه خاك وجودياش جنس طلاست و به آهن رنگي دل نميبندد و اهل صعود و پرواز است ؛ او پرواز كرد و دست نيافتني شد و خواهد ماند.
شايد كمتر كسي بداند كه او خانهاي را در همان محله قديميشان در شهر ري اجاره كرد و كارگاهي راه انداخت تا جوانهاي جنوب تهران به چنگ چهره پليد فقر گرفتار نشوند ... ، شايد كمتر كسي بداند كه او بزرگ و پير بسياري از كودكان بيسرپرست است و شايد كمتر كسي بداند كه ...
...و شايد نخواهد بگوييم پرافتخارترين ورزشكار ايران كه سفير ديروز صلح و حسن نيت يونيسف بود و نماينده امروز مردم براي اصلاح امور در شوراي شهر تهران ، براي مردم سرزميناش چه ها كرده و چه قلبي از طلا دارد ، كمترين اش انتخاب به عنوان جوانمردترين ورزشكار دنيا در سال 2005 است و كسب سه مدال طلاي المپيك و...... ؛ بگذريم !
آقاي «هادي ساعي» يا همان جهان پهلوان ساعي ، سفيريار جديد مهرآفرين
، يك فرشته در جسم «انسان» است ، هر چند گفتنيها كم نيست ، من و تو كم بوديم....
هادی ساعی در تاریخ 6 خرداد 89 در مراسمی با شکوه رسما به عنوان سفیر یار مهر آفرین معرفی شد..
- هادی ساعی
- سفیر یار
- مهر آفرین
- ورزش
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید