اخبار مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
جایی برای شادی و آموزش/ گزارشی از ثبت نام کودکان خانوادههای ناامن در مهد مهر
جایی برای شادی و آموزش/ گزارشی از ثبت نام کودکان خانوادههای ناامن در مهد مهر
|
0 دیدگاه
|
یکشنبه ۰۹,تیر,۱۳۹۸
|
943 نفر
امروز ۲ تیر ماه، مراسم معارفه مادران و بچهها با مهد مهر است. اولین گروه بچههایی که قرار است ثبت نام شوند، با مادرهایشان از راه میرسند و در بدو ورود با استقبال شاد و صمیمی گروه کودک حامی مواجه میشوند. بچهها به محض دیدن اسباببازیهای رنگارنگ داخل حیاط، هیجانزده به طرف آنها میدوند. چهره و سر و وضع مادرها نشان دهنده مشکلات ویژه آنهاست؛ اعتیاد، فقر و سوٕتغذیه. بچهها به اتاقی میروند و بعد از گریم صورتشان به شکل ببر و موش و انواع حیوانات بیرون میآیند. آنها از دیدن این همه اسباببازی خوشحال و متعجبند و با موسیقیهای شاد بالا و پایین میپرند.
نجات دو برادر از خانه تیمی مادربزرگ
یکی از مادرها، با دو پسربچه زیبای مو طلایی آمده، یکی چهار ساله و دیگری دو ساله. پسر بزرگتر به محض دور شدن از مادر گریه را سر میدهد. زن جوان میگوید:" به خاطر استرسهای یک دوره از زندگیمان امیرحسین خیلی به من وابسته شده. باید روزهای اول با او بیایم مهد تا کم کم عادت کند." دندانهای یک در میان زن نشاندهنده اعتیاد طولانی مدت اوست اگرچه چند ماهی است که ترک کرده ولی آثار شیشه به این زودیها پاک نمیشود. شوهرش هم در کمپ است و قرار است ۵-۶ ماه آنجا بماند. مددکار مهرآفرین که مسئول این پرونده است میگوید:"به آنها قول دادهایم اگر هردویشان بر سر پاکیشان بمانند، مهرآفرین برای تشکیل یک زندگی جدید کمکشان کند. فعلا مریم و بچههایش را در همراه سرای مهرآفرین اسکان دادهایم تا از محیط پرخطر خانه مادرشوهرش دور باشد."
خانه مادر شوهر مریم که تا همین چندهفته پیش محل زندگی او و دو پسر کوچکش هم بود، یک قمارخانهاست؛ یک خانه تیمی. محل تجمع معتادان و قماربازها. مادر شوهرش، همسر مادرشوهر، دو خواهر شوهر و صاحب خانه همگی آنجا زندگی میکنند. یک خانه مخروبه بدون آب، برق و گاز که هیچکس اجارهاش نمیکند. در نتیجه صاحبخانه این خانواده را آنجا نشانده که همراه خودش یک قمارخانه کوچک را اداره کنند. دو پسر کوچک مریم در این محیط ناامن و پرخطر به دنیا آمده و زندگی کردهاند.
مددکار اضافه میکند:"اگر مریم آنجا میماند هرلحظه امکان لغزشش وجود داشت. هرچند او جزو معدود مادرهای این قشر است که واقعا بچههایش را دوست دارد؛ به خاطر آنها ترک کرد و حتی به خاطر آنها پنج ماه در آن خانه تیمی پاک ماند، چون امید دارد که مهرآفرین قرار است کمکش کند."
البته بقیه بچههایی که امروز آمدهاند به اندازه بچههای مریم خوششانس نیستند.
بیسرپرست با وجود خانواده
علیرضای چهارساله با یکی از همسایههایشان آمده چون مادرش به دلیل چاقی شدید قادر به حرکت نیست. به دلیل اعتیاد، هیچ درمانی از جمله عمل جراحی هم برای او قابل اجرا نیست. پدرش هم مصرفکننده است و عملا علیرضا را خواهرهای بزرگش که همگی ازدواج کرده و در اتاقهای مختلف همان خانه زندگی میکنند بزرگ میکنند. با این حال خواهرها هم نمیتوانند آنقدرها مراقب برادر کوچکشان باشند چون خودشان هرکدام چهار پنج بچه قد و نیم قد دارند. علیرضا قرار است روزهایش را در مهد مهر بگذراند و آموزش و توجه و مراقبتی را که در خانه از او دریغ شده به دست بیاورد.
یکی دیگر از بچهها با مادر کم سن و سالی آمده که علاوه بر مصرف شیشه، بهره هوشی پایینی دارد و قادر به نگهداری درست از پسرش نیست. پدر سربازی است و البته معتاد به شیشه.
همچنین در جمع مادرها، سه مادربزرگ هم حضور دارند. مادرهای این بچهها یا دستفروشاند یا در اثر مشاجره با پدر، خانه و زندگیشان را رها کرده و رفتهاند. مادربزرگهای پیر و ناتوان و کم حوصله از خدایشان است که بچهها را در مهد بگذراند و خیالشان راحت باشد که افرادی دیگر به آنها رسیدگی میکنند. یکی از آنها میگوید:" عروس و پسرم صلاحیت نگهداری از بچهها را ندارند. هردو معتادند. همه کار این دو تا بچه با من است. خدا خیرتان بدهد که اینجا را به این قشنگی درست کردهاید. انشالله این دوتا نوه من هم سری توی سرها دربیاورند و درس بخوانند و آدم حسابی بشوند."
این کودکان در مهد مهر به صورت رایگان از تمام امکانات آموزشی درجه یک تحت نظارت مربیان مجرب به علاوه تغذیه کامل و سرویس رفت و آمد بهرهمند خواهند شد.
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید