فاطمه دانشورـ مديرعامل موسسه نیکوکاری مهرآفرين ـ در گفت‌وگو با خبرنگار«اجتماعي» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، درباره آخرين وضعيت نيما پس از بازگشت به خانواده، اظهار كرد: حال عمومي نيما خوب است و مشاور انجمن هر هفته به ديدنش مي‌رود.
وي با بيان اينكه پدر و مادر نيما پس از مقاومت‌هاي اوليه در حال حاضر تحت مشاوره روانشناسان ما قرار دارند، اظهار كرد: مادر نيما به خاطر بلايي كه سر كودك‌اش آورده و همچنين برخوردهاي نامناسب برخي پرسنل بيمارستان و جامعه به شدت ناراحت بود و در روزهاي اول در خانه را به روي مددكاران بهزيستي، مهرآفرين و انجمن حمايت از حقوق كودكان باز نمي‌كرد.
به گفته دانشور، آزار و اذيت نيما منشأء فقر ندارد و خانواده او از نظر مالي در وضعيت مناسبي قرار دارند، بلكه فشارهاي رواني ناشي از بي‌توجهي‌هاي پدر نيما به مادرش عامل اصلي اين اتفاق‌ها بود.مديرعامل مركز حمايت از كودكان مهرآفرين درباره وضعيت خانوادگي نيما، افزود: پدر نيما كارمند و مادرش خانه‌دار است. آنها چندسال پيش از تبريز به تهران مهاجرت كردند و تنهايي مادر در تهران به اين مسأله دامن زده است.دانشور اظهار كرد: پدر نيما در مقابل آزارها و تنبيه‌هاي نيما توسط مادر هيچ واكنشي نشان نمي‌داد، از نظر آنها مانند بسياري ديگر، اين آزار و تنبيه‌ها امري عادي بود.

وي افزود: لازم است رسانه‌ها به ويژه صداوسيما در زمينه پديده كودك آزاري به مردم آموزش دهد، زيرا در بسياري موارد همسايه‌ها در مقابل صداي فريادهاي كودك هيچ مداخله‌اي انجام نمي‌دهند، مگر وقتي كه كودك وضعيت‌اش حاد و روبه مرگ باشد و آن زمان هم به كلانتري‌ها مراجعه مي‌كنند و اين نشان مي‌دهد اغلب افراد جامعه شناختي نسبت به اورژانس اجتماعي و 123 ندارند.مدير عامل موسسه نیکوکاری مهرآفرين در عين‌حال با بيان اينكه مشاوره نيما هنوز شروع نشده است، اما او واقعا مشكل دارد، عنوان كرد: منتظريم مشاوره مادر نيما تمام و اعتمادش جلب شود تا مشاوره نيما نيز آغاز شود. درحال حاضر نيما در مقابل هر سوالي پاسخ مي‌دهد:«برو گمشو» و به نظر مي‌رسد طبق درخواست والدينش پرسش هيچ‌كس را پاسخ نمي‌دهد.

وي در ادامه گفت: وقتي مادر نيما به او مي‌گويد «دستت را روي ديوار بگذار» او هيچ مقاومتي نمي‌كند و اگر اين ترس در وجودش نهادينه شود در آينده دچار مشكل خواهد شد.دانشور در پايان اظهار كرد: متأسفانه قانون تنها دو نوع از اختلالات رواني را به رسميت مي‌شناسد و اين درحاليست كه چندين نوع اختلالات و بيماري‌هاي رواني وجود دارد، اما به لحاظ قضايي به رسميت شناخته نمي‌شوند و مادر نيما هم از يكي از اين اختلالات رنج مي‌برد.