اخبار زیر پوست شهر مهرآفرین
در جریان تازه های مهرآفرین باشید
جمعآوری زنان خیابانی تنها با مقابله ممکن نیست
جمعآوری زنان خیابانی تنها با مقابله ممکن نیست
|
0 دیدگاه
|
شنبه ۰۹,اردیبهشت,۱۳۹۶
|
1551 نفر
دادستان تهران در دومین جلسه دادستانی با موضوع آسیبهای اجتماعی گفته است: «جمعآوری زنان خیابانی از طریق سیاست مقابله بهتنهایی ممکن نیست، بلکه دستگاههای اجرائی باید به گونهای عمل کنند که این افراد از چرخه این جرم خارج شوند». در جلسه برگزارشده جعفریدولتآبادی، دادستان تهران با اشاره به جلسات برگزار شده در سال گذشته درباره آسیبهای اجتماعی، از جنبه عفاف و حجاب اظهار كرد: مفاسد اجتماعی جزء پنج اولویت اول تعیینشده مقام معظم رهبری برای بررسی و تدبیر از سوی مسئولان است. در سالهای گذشته توجه مسئولان به آسیبهای اجتماعی شکل دیگری به خود گرفته و جزء بدنه اصلی تصمیمسازی اجتماعی است. جلسات متعدد با مقام معظم رهبری و توجه مسئولان در حوزه آسیبهای اجتماعی باعث شده رویکردها نیز در این حوزه تغییر کند، تا جایی که دادستان تهران نیز از بیفایدهبودن صرف مقابله با زنان خیابانی صحبت میکند.
در جلسهای که دادستان تهران سیاستهای کلی شامل تمرکز بر مصادیق علنی فساد و مفاسد اجتماعی را که به صورت سازمانیافته ارتکاب مییابند، بررسی کرد، اعتراف به اینکه یکی از علل موفقنبودن اقدامات انجامشده در مبارزه با آسیبها، نبود هماهنگی دستگاههای اجرائي است، گامی رو به جلو به نظر میرسد. مسئلهای که در سالهای گذشته بارها توسط فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی گوشزد شده بود.
یکی از مباحث اصلی مطرحشده در نشست خبری دادستان کل کشور بیان ضرورت استمرار اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای در حوزه آسیبهای اجتماعی بود. دولتآبادی در این زمینه تصریح کرد: «در موضوع آسیبهای اجتماعی، کارهای مقطعی شاید به ظاهر اثرگذار باشد، اما آثار آن در طولانیمدت باقی نمیماند و نتیجه مطلوب نخواهد داشت».
مصداق دیگری از مفاسد اجتماعی به نحو علنی که دادستان تهران به آن اشاره کرد، رانندگی در حال مستی بود. وی با اشاره به اینکه در کشورهای غربی و اروپایی هم که شرب خمر فاقد وصف مجرمانه است، رانندگی پس از شرب خمر ممنوع است و با مجازات مواجه میشود.جعفری دولتآبادی با منع مسئولان مرتبط با مفاسد اجتماعی از سیاسیکردن اینگونه امور، افزود: «این تفسیر که بدپوششی زنان ناشی از لجاجت و مخالفت با نظام است، صحیح نیست و در جوامع غربی و اروپایی نیز پوشش و نحوه رفتار افراد مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است».
یکی از مهمترین اشارات جعفریدولتآبادی در حوزه زنان خیابانی بود. وی اظهار کرد: «در حوزه آسیبهای اجتماعی، افزون بر اقدامات مقابلهای، اقدامات پیشگیرانه، صیانت و توانمندسازی ضروری است. به عنوان مثال، در موضوع زنان خیابانی، جمعآوری زنان خیابانی از طریق سیاست مقابله بهتنهایی ممکن نیست، بلکه دستگاههای اجرائي باید به گونهای عمل کنند که این افراد از چرخه این جرم خارج شوند. مسائل اخلاقی و اجتماعی زمانبر است و به دلیل ارتباط با روح و روان افراد میتواند با مقاومت مواجه شود. در کنار ضرورت اقدامات ایجابی در کنار اقدامات سلبی، در توضیح این ضرورت باید گفت جنبه اجتماعی و اخلاقی این مسائل بیش از صبغه امنیتی آن است و حتی در خصوص مواد مخدر و روانگردان که ریشههای آن خارج از مرزهای کشور و مرتبط با برنامهریزی دشمن است، باز هم اقدامات ایجابی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در این راستا، لازم است افراد جامعه، خانوادهها، دستگاههای متولی و رسانهها، به عنوان چهار عنصری که در حوزه اخلاق و اجتماع تأثیرگذارند، همکاری کنند».
فاطمه فرهنگخواه، از بنیانگذاران انجمن احیا و فعال زنان که سالها روی زنان خیابانی و آسیبدیده تحقیق و پژوهش انجام داده در گفتوگو با «شرق»، با اشاره به اینکه امیدوار است صحبتهای دادستان تهران اجرائي شود، عنوان کرد: «از ابتداي انقلاب اسلامی، اولین رویکرد به آسیبها در هر حوزهای مقابله بود. در ابتدای انقلاب، تعطیلی و بهآتشکشیدن مقر زنان روسپی که به شهرنو شهرت داشت، مخالفتهای فراوانی را در پی داشت، مرحوم آیتالله طالقانی از مخالفان این اتفاق بود. بودن مکانهایی نظیر قلعه تهران به متمرکزکردن این زنان و رسیدگی به وضعیت آنها کمک میکرد. بعد از آن نوبت به خاک سفید رسید، خاکسفید منطقهای متشکل از انواع آسیبهای اجتماعی بود. اما تمرکز مراکز آسیب در این محله اجازه و امکان انتقال آسیبها را به مناطق دیگر کمتر میکرد، اما خاکسفید نیز تخریب شد. اینها همه خطاهای اصولی بود که در حوزه اجتماعی انجام دادیم». وی در ادامه افزود: «به نظر میرسد در بحث رفع آسیبهای اجتماعی هرگز به بنیانها دقت نشده است؛ درحالیکه مشکل اصلی ما ریشه در بنیانهای مخروبه دارد. در ابتدای امر باید به ترمیم ریشهها بپردازیم تا بتوانیم به صورت اصولی با آسیبهای اجتماعی مقابله کنیم». فرهنگخواه تصریح کرد: «مسئله اصلی و عامل بسیاری از آسیبهای اجتماعی اقتصاد است. خانوادهای که مشکل اقتصادی دارد به سمت طلاق و ازهمپاشیدگی پیش میرود، وقتی طلاق اتفاق افتاد، زن و کودکان آواره میشوند. شما وقتی به قاچاقچیان مواد مخدر و زندگی آنها خیره میشوید متوجه میشوید بخش عمدهای از این مجرمان از روی ناچاری به باندهای قاچاق مرتبط میشوند. سالهای سال به جای حل این مسئله قاچاقچیان مواد مخدر اعدام شدند و حالا به فکر چارهاندیشی افتادند. وقتی کسی نمیتواند نان شب خود را تأمین کند و از طریق آبرومندانه زندگی بگذراند چارهای جز انجام جرم و بزه، جلوی روی خود نمیبیند».
فرهنگخواه با اشاره به اینکه تحریمها نقش عمدهای در بروز آسیبهای اجتماعی در سالهای اخیر داشت، خاطرنشان کرد: «کمی که جلو آمدیم با تحریمهای صورتگرفته کارخانهها تعطیل شدند، افراد زیادی از کار بیکار شدند و کارگرهای زیادی به سمت آسیبهای اجتماعی کشیده شدند. در تمام این سالها کسی از خودش سؤال نکرد چرا ما در کشور پس از مدتها با معضل کارتنخوابی زنان روبهرو شدهایم و چرا آمار طلاق سیر صعودی دارد، ما هم بهعنوان نهادهای غیردولتی هربار خواستیم در این حوزه صحبت کنیم، متهم به تابوشکنی میشدیم. درحالیکه میخواستیم در کنار مسئولان به حل این مشکلات کمک کنیم». بنیانگذار مؤسسه احیا در پایان تصریح کرد: «در ابتدای راه نمیشود به ترمیم این مسائل امیدوار بود، باید زمان بگذرد تا ببینیم چنددرصد از این صحبتها اتفاق خواهد افتاد».لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و مدیر خانه خورشید، نیز با ابراز خوشحالی از شنیدن صحبتهای دادستان تهران به «شرق» میگوید: «واقعیت این است که جامعه ما مثل همه جوامع دیگر وقتی شرایط در آن پیچیدهتر و سختتر میشود، نیازمند سه سطح از پیشگیری است، طبیعتا سطح اول پیشگیری تمام مردم یک شهر؛ یعنی جوانها و نوجوانها را دربر میگیرد، پیشگیری سطح یک یعنی که کودکان و جوانان آموزش میبینند و با ابزاری که به دست میآورند میتوانند خود را بهتر بشناسند و بتوانند از خود و زندگیشان لذت ببرند و بتوانند اوقات فراغت خوبی داشته باشند. درواقع خود واقعی خود را میشناسند و احساس خوبی نسبت به خود دارند و میتوانند روابط خود را کنترل کنند. باید بدانیم که البته آموزش شیوههای والدی و فرزندپروری نیز همه پیشگیری سطح اول هستند. اگر ما دچار مشکلات روبهافزایش در حوزه طلاق هستیم بخشی از آن به این دلیل است که مردم ما بلد نیستند چگونه همسری کنند و نمیتوانند از زبان خود بهدرستی استفاده کنند و خلاقیت کمتری در ارتباط دارند. از طرفی هم وقتی کودکآزاری اتفاق میافتد، یکی از دلایلش را باید این دانست که والدین شیوههای فرزندپروری را بلد نیستند». ارشد افزود: «در پیشگیری سطح اول نقش آموزش و پرورش و در کنارش انجیاُهایی که در این حوزه متخصص دارند و باسابقه هستند یا حتی انجمنهای علمی مثل انجمن روانشناسی بسیار ارزشمند است، ما باید این ابزار را به بچههایمان بدهیم تا با این ابزار حق انتخاب داشته باشند». مؤسس خانه خورشید با اشاره به پیشگیری سطح دوم تصریح کرد: «در پیشگیری سطح دوم اگر فردی دچار معضلاتی است باید تشخیص داده شود و بتواند همانجا و در لحظه کمک بگیرد؛ مثلا حضور مددکار اجتماعی در مدارس براي پیشگیری سطح دوم است. اگر کودکی بیانگیزه، گوشهگیر و منزوی یا خیلی بیشفعال است یا در خانه مورد کودکآزاری قرار میگیرد، این وظیفه مددکار مدرسه است تا به حل این معضلات بپردازد. اگر در مدرسه مددکار اجتماعی وجود داشته باشد، این فرد شناخته میشود و پیشگیری سطح دوم اتفاق میافتد». وی با اشاره به اینکه در کشور ما پیشگیری سطح دوم جایگاه خوبی دارد، اما در بیشتر اوقات کارآمد نیست، افزود: «چون پیشگیری سطح اول اتفاق نمیافتد و اتفاقات بد افتاده و پلها شکسته و مردم در حال افتادن داخل رودخانه هستند. در چنین شرایطی برگرداندن افراد به شرایط عادی بسیار سخت است، اما داستان اول این است که اگر فرد تواناییهای دوران کودکی و نوجوانی را به دست نیاورد، وقتی سقوط کرد و نتوانست در برابر همسالان و پیشنهادات آنها بهدرستی تصمیم بگیرد، دیگر بهترکردن شرایط او دشوار است». وی اظهار کرد: «اینکه امروز دادستان حرف از پیشگیری میزند، برای این است که در سطح اول میشود جلو اتفاقات را گرفت و در سطوح بعدی بازگشت به شرایط عادی بسیار دشوار است. در بحث پیشگیری اگر قرار است روی توانمندسازی کار کنیم، احتیاج به حمایتها و کانالهایی داریم که توانمندی را بشناسند چون اگر ما روی توانمندی کار کنیم و فرد موقتا تحت نظر گرفته و دوباره رها شود و به چرخه آسیب بازگردد عملا کاری انجام ندادهایم». دادستان تهران در بخش دیگری از سخنان خود نگاه صرف به نقش پلیس و دادسرا را مردود دانست و افزود: این نگاه باید عوض شود و همه دستگاهها باید همکاری و گزارش اقدامات خود را ارائه دهند. وی همچنین تأکید کرد تفکیک مباحث عفاف و حجاب از موضوع معتادان متجاهر، با تأكید بر اینکه نباید اجازه داد ناهنجاریها همانند پدیده معتادان متجاهر در جامعه شیوع یابد. وی افزود: کار در مباحث اخلاقی دشوارتر از اقدام در زمینه مواد مخدر است؛ زیرا این افراد معتاد متجاهر نیستند تا جمعآوری و به اردوگاههای ترک اعتیاد اعزام شوند، بلکه نیازمند تغییر دیدگاه است.
در جلسهای که دادستان تهران سیاستهای کلی شامل تمرکز بر مصادیق علنی فساد و مفاسد اجتماعی را که به صورت سازمانیافته ارتکاب مییابند، بررسی کرد، اعتراف به اینکه یکی از علل موفقنبودن اقدامات انجامشده در مبارزه با آسیبها، نبود هماهنگی دستگاههای اجرائي است، گامی رو به جلو به نظر میرسد. مسئلهای که در سالهای گذشته بارها توسط فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی گوشزد شده بود.
یکی از مباحث اصلی مطرحشده در نشست خبری دادستان کل کشور بیان ضرورت استمرار اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای در حوزه آسیبهای اجتماعی بود. دولتآبادی در این زمینه تصریح کرد: «در موضوع آسیبهای اجتماعی، کارهای مقطعی شاید به ظاهر اثرگذار باشد، اما آثار آن در طولانیمدت باقی نمیماند و نتیجه مطلوب نخواهد داشت».
مصداق دیگری از مفاسد اجتماعی به نحو علنی که دادستان تهران به آن اشاره کرد، رانندگی در حال مستی بود. وی با اشاره به اینکه در کشورهای غربی و اروپایی هم که شرب خمر فاقد وصف مجرمانه است، رانندگی پس از شرب خمر ممنوع است و با مجازات مواجه میشود.جعفری دولتآبادی با منع مسئولان مرتبط با مفاسد اجتماعی از سیاسیکردن اینگونه امور، افزود: «این تفسیر که بدپوششی زنان ناشی از لجاجت و مخالفت با نظام است، صحیح نیست و در جوامع غربی و اروپایی نیز پوشش و نحوه رفتار افراد مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است».
یکی از مهمترین اشارات جعفریدولتآبادی در حوزه زنان خیابانی بود. وی اظهار کرد: «در حوزه آسیبهای اجتماعی، افزون بر اقدامات مقابلهای، اقدامات پیشگیرانه، صیانت و توانمندسازی ضروری است. به عنوان مثال، در موضوع زنان خیابانی، جمعآوری زنان خیابانی از طریق سیاست مقابله بهتنهایی ممکن نیست، بلکه دستگاههای اجرائي باید به گونهای عمل کنند که این افراد از چرخه این جرم خارج شوند. مسائل اخلاقی و اجتماعی زمانبر است و به دلیل ارتباط با روح و روان افراد میتواند با مقاومت مواجه شود. در کنار ضرورت اقدامات ایجابی در کنار اقدامات سلبی، در توضیح این ضرورت باید گفت جنبه اجتماعی و اخلاقی این مسائل بیش از صبغه امنیتی آن است و حتی در خصوص مواد مخدر و روانگردان که ریشههای آن خارج از مرزهای کشور و مرتبط با برنامهریزی دشمن است، باز هم اقدامات ایجابی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در این راستا، لازم است افراد جامعه، خانوادهها، دستگاههای متولی و رسانهها، به عنوان چهار عنصری که در حوزه اخلاق و اجتماع تأثیرگذارند، همکاری کنند».
فاطمه فرهنگخواه، از بنیانگذاران انجمن احیا و فعال زنان که سالها روی زنان خیابانی و آسیبدیده تحقیق و پژوهش انجام داده در گفتوگو با «شرق»، با اشاره به اینکه امیدوار است صحبتهای دادستان تهران اجرائي شود، عنوان کرد: «از ابتداي انقلاب اسلامی، اولین رویکرد به آسیبها در هر حوزهای مقابله بود. در ابتدای انقلاب، تعطیلی و بهآتشکشیدن مقر زنان روسپی که به شهرنو شهرت داشت، مخالفتهای فراوانی را در پی داشت، مرحوم آیتالله طالقانی از مخالفان این اتفاق بود. بودن مکانهایی نظیر قلعه تهران به متمرکزکردن این زنان و رسیدگی به وضعیت آنها کمک میکرد. بعد از آن نوبت به خاک سفید رسید، خاکسفید منطقهای متشکل از انواع آسیبهای اجتماعی بود. اما تمرکز مراکز آسیب در این محله اجازه و امکان انتقال آسیبها را به مناطق دیگر کمتر میکرد، اما خاکسفید نیز تخریب شد. اینها همه خطاهای اصولی بود که در حوزه اجتماعی انجام دادیم». وی در ادامه افزود: «به نظر میرسد در بحث رفع آسیبهای اجتماعی هرگز به بنیانها دقت نشده است؛ درحالیکه مشکل اصلی ما ریشه در بنیانهای مخروبه دارد. در ابتدای امر باید به ترمیم ریشهها بپردازیم تا بتوانیم به صورت اصولی با آسیبهای اجتماعی مقابله کنیم». فرهنگخواه تصریح کرد: «مسئله اصلی و عامل بسیاری از آسیبهای اجتماعی اقتصاد است. خانوادهای که مشکل اقتصادی دارد به سمت طلاق و ازهمپاشیدگی پیش میرود، وقتی طلاق اتفاق افتاد، زن و کودکان آواره میشوند. شما وقتی به قاچاقچیان مواد مخدر و زندگی آنها خیره میشوید متوجه میشوید بخش عمدهای از این مجرمان از روی ناچاری به باندهای قاچاق مرتبط میشوند. سالهای سال به جای حل این مسئله قاچاقچیان مواد مخدر اعدام شدند و حالا به فکر چارهاندیشی افتادند. وقتی کسی نمیتواند نان شب خود را تأمین کند و از طریق آبرومندانه زندگی بگذراند چارهای جز انجام جرم و بزه، جلوی روی خود نمیبیند».
فرهنگخواه با اشاره به اینکه تحریمها نقش عمدهای در بروز آسیبهای اجتماعی در سالهای اخیر داشت، خاطرنشان کرد: «کمی که جلو آمدیم با تحریمهای صورتگرفته کارخانهها تعطیل شدند، افراد زیادی از کار بیکار شدند و کارگرهای زیادی به سمت آسیبهای اجتماعی کشیده شدند. در تمام این سالها کسی از خودش سؤال نکرد چرا ما در کشور پس از مدتها با معضل کارتنخوابی زنان روبهرو شدهایم و چرا آمار طلاق سیر صعودی دارد، ما هم بهعنوان نهادهای غیردولتی هربار خواستیم در این حوزه صحبت کنیم، متهم به تابوشکنی میشدیم. درحالیکه میخواستیم در کنار مسئولان به حل این مشکلات کمک کنیم». بنیانگذار مؤسسه احیا در پایان تصریح کرد: «در ابتدای راه نمیشود به ترمیم این مسائل امیدوار بود، باید زمان بگذرد تا ببینیم چنددرصد از این صحبتها اتفاق خواهد افتاد».لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و مدیر خانه خورشید، نیز با ابراز خوشحالی از شنیدن صحبتهای دادستان تهران به «شرق» میگوید: «واقعیت این است که جامعه ما مثل همه جوامع دیگر وقتی شرایط در آن پیچیدهتر و سختتر میشود، نیازمند سه سطح از پیشگیری است، طبیعتا سطح اول پیشگیری تمام مردم یک شهر؛ یعنی جوانها و نوجوانها را دربر میگیرد، پیشگیری سطح یک یعنی که کودکان و جوانان آموزش میبینند و با ابزاری که به دست میآورند میتوانند خود را بهتر بشناسند و بتوانند از خود و زندگیشان لذت ببرند و بتوانند اوقات فراغت خوبی داشته باشند. درواقع خود واقعی خود را میشناسند و احساس خوبی نسبت به خود دارند و میتوانند روابط خود را کنترل کنند. باید بدانیم که البته آموزش شیوههای والدی و فرزندپروری نیز همه پیشگیری سطح اول هستند. اگر ما دچار مشکلات روبهافزایش در حوزه طلاق هستیم بخشی از آن به این دلیل است که مردم ما بلد نیستند چگونه همسری کنند و نمیتوانند از زبان خود بهدرستی استفاده کنند و خلاقیت کمتری در ارتباط دارند. از طرفی هم وقتی کودکآزاری اتفاق میافتد، یکی از دلایلش را باید این دانست که والدین شیوههای فرزندپروری را بلد نیستند». ارشد افزود: «در پیشگیری سطح اول نقش آموزش و پرورش و در کنارش انجیاُهایی که در این حوزه متخصص دارند و باسابقه هستند یا حتی انجمنهای علمی مثل انجمن روانشناسی بسیار ارزشمند است، ما باید این ابزار را به بچههایمان بدهیم تا با این ابزار حق انتخاب داشته باشند». مؤسس خانه خورشید با اشاره به پیشگیری سطح دوم تصریح کرد: «در پیشگیری سطح دوم اگر فردی دچار معضلاتی است باید تشخیص داده شود و بتواند همانجا و در لحظه کمک بگیرد؛ مثلا حضور مددکار اجتماعی در مدارس براي پیشگیری سطح دوم است. اگر کودکی بیانگیزه، گوشهگیر و منزوی یا خیلی بیشفعال است یا در خانه مورد کودکآزاری قرار میگیرد، این وظیفه مددکار مدرسه است تا به حل این معضلات بپردازد. اگر در مدرسه مددکار اجتماعی وجود داشته باشد، این فرد شناخته میشود و پیشگیری سطح دوم اتفاق میافتد». وی با اشاره به اینکه در کشور ما پیشگیری سطح دوم جایگاه خوبی دارد، اما در بیشتر اوقات کارآمد نیست، افزود: «چون پیشگیری سطح اول اتفاق نمیافتد و اتفاقات بد افتاده و پلها شکسته و مردم در حال افتادن داخل رودخانه هستند. در چنین شرایطی برگرداندن افراد به شرایط عادی بسیار سخت است، اما داستان اول این است که اگر فرد تواناییهای دوران کودکی و نوجوانی را به دست نیاورد، وقتی سقوط کرد و نتوانست در برابر همسالان و پیشنهادات آنها بهدرستی تصمیم بگیرد، دیگر بهترکردن شرایط او دشوار است». وی اظهار کرد: «اینکه امروز دادستان حرف از پیشگیری میزند، برای این است که در سطح اول میشود جلو اتفاقات را گرفت و در سطوح بعدی بازگشت به شرایط عادی بسیار دشوار است. در بحث پیشگیری اگر قرار است روی توانمندسازی کار کنیم، احتیاج به حمایتها و کانالهایی داریم که توانمندی را بشناسند چون اگر ما روی توانمندی کار کنیم و فرد موقتا تحت نظر گرفته و دوباره رها شود و به چرخه آسیب بازگردد عملا کاری انجام ندادهایم». دادستان تهران در بخش دیگری از سخنان خود نگاه صرف به نقش پلیس و دادسرا را مردود دانست و افزود: این نگاه باید عوض شود و همه دستگاهها باید همکاری و گزارش اقدامات خود را ارائه دهند. وی همچنین تأکید کرد تفکیک مباحث عفاف و حجاب از موضوع معتادان متجاهر، با تأكید بر اینکه نباید اجازه داد ناهنجاریها همانند پدیده معتادان متجاهر در جامعه شیوع یابد. وی افزود: کار در مباحث اخلاقی دشوارتر از اقدام در زمینه مواد مخدر است؛ زیرا این افراد معتاد متجاهر نیستند تا جمعآوری و به اردوگاههای ترک اعتیاد اعزام شوند، بلکه نیازمند تغییر دیدگاه است.
منبع:
شرق
دیدگاه ها
بیشتر بخوانید