قطعا بودن اسم رضا صادقی در ترغیب وجمع شدن آن همه جمعیت در سالن همایش های برج میلاد تاثیر به سزایی داشت. جمعیتی که درقالب کنسرت خیریه موسسه مهرافرین به دیدار یکی ازچهره های محبوبشان آمده بودند.  با رضاصادقی گپ کوتاهی در مورد بازارداغ کنسرت های خیریه در این روزها زدیم
*انتخابتان به عنوان سفیر نیکوکاری چقدر جدی بود؟
جدی بودنش که واقعا جدی است. مطمئنا در آینده برنامه ها وکنسرت های خیریه بیشتری هم خواهیم داشت .کارها و فعالیت های دیگری راهم پیش بینی کرده ایم که انشا الله در آینده از آنها هم خبردار خواهید شد.
*کنسرت های خیریه که در ایران برگزار میشوند تا چه حدی به معنای واقعی کلمه <خیریه>هستند؟
البته در ایران این قبیل برنامه ها خیلی زیاد نیستند. ولی در مورد (خیریه) بودن ونبودنشان باید از برگزارکننده های آن این سوال را بپرسید.
*خب همین کنسرت که شما به عنوان خواننده حضور داشتید عوایدش چقدر صرف امور خیریه میشود؟
شناسنامه وسوابق این موسسه واقعا درخشان است وعوامل آن به طرزخاصی نسبت به وظایفشان دقیق و حساس هستد.
*شما شرایط خاصی را برای اجرا دراین برنامه اعمال کرده بودید؟
نه.بحث ها وصحبت ها یی انجام داده ایم ووقتی حسن نیت مسئوولان این موسسه وهمچنین سوابق آنها را در طول فعالیتشان دیدم به این نتیجه رسیدم که این بهترین فرصت است که بتوانم قدمی هر چند کوچک دراین راه بزرگ بردارم.
*درصحبتی که به مدیریت موسسه داشتیم آنها با نهایت جسارت عنوان کردند که بعضی خواننده ها و هنرمندان برای اجرا و همکاری با این موسسه .شرایط سفت وسخت مالی را پیش کشیده اند و حتی در بسیاری از اوقات کار به کلاهبرداری عجیب وغریبی هم کشیده شده. این صحبت واین دیدگاه در مورد همکاران شما ، شخص خودتان را اذیت نمی کند؟
هرکسی مسئول تصمیم ها وکارهای خودش هست و قرار نیست به خاطر یک چنین تصمیماتی ، همه را به یک چوب برانند . تا حد زیادی درجریان ریز این اتفاقات هستم ولی بهتر است دراین مورد خاص صحبتی از طرف من انجام نشود. گفتم که هر کسی مسئوول کارهای خودش هست .من باید در این مورد تلاش کنم که راه خودم را بروم ومثل ان عده خاص نشوم. اسیر ریا نباشم تا مبادا اصل ماجرا زیر سئوال برود .در یک کلام در مورد انها ، فقط باید بگویم متاسفم.
*صحبت سر این است که ان دوستان به قدری در مورد برنامه های خیریه بد ونادرست شنیده اند و این ذهنیت را دارند که عواید اینگونه برنامه ها .درصد نا چیزش صرف امور خیریه میشود ویک چنین شرایطی را در برابر برگزار کنندگان قرار می دهند تا حداقل خیالشان راحت باشد
این نگاه هم شاید تا حدودی درست باشد .البته من ان را تایید نمیکنم ولی شاید همین ذهنیت نا درست باعث به وجود امدن یک چنین ماجراها یی میشود.اگر شناخت از موسسات خیریه و سوابقشان درست واصولی باشد واین به یک عرف اجتماعی تبدیل شود ، قطعا نگاه ها هم مثبت تر میشود . ما اگر کنسرت خیریه بر گزار می کنیم باید به فعالیت ها و اطلاع رسانی های بعد از ان هم فکر کنیم واین طور نباشد که فقط همان شب کنسرت بیاییم ودر مورد موسسه و فعالیت هایش صحبت کنیم .اینچنین فعالیت هایی بیشتر از هر چیزی نیاز به تبلیغات دارد..
*صحبت ها و دیدگاه های جالبی از سوی شما ودر حین اجرا خطاب به جمعیت حاضر در سالن عنوان شد .دیدگاه هایی که شاید تاثیر گذاری عمیقی را در مردم داشت وبه نوعی همه را به شرکت در امور خیریه تحریک میکرد.
من این حس را دارم که یک وسیله ام وباید نهایت سعی ام را برای هر چه بهتر انجام شدن این کار انجام دهموبیشترین تلاشم هم دعوت از مردم برای شرکت در کارهای خیریه هست.اصلا وظیفه یک سفیر نیکوکاری همین است.اینکه بیاید وبه بهترین حالتی که میتواند مردم و جامعه را به سمت انجام امورخیریه سوق دهد و دعوت کند به کارهای خیر .من یک روز تمام نشستم وبه حرفها وصحبتهایی که روی صحنه باید میگفتم .فکر کردم. همه هم وغمم این بود که حرفهایم تا عمق وجود شنونده نفوذکند. تمام سعی ام را کردم و امیدوارم موفق هم شده باشم.
*ماجرای کلاه تان که جلوی سن گذاشتید تا مردم کمک هایشان را درآن بریزند.از قبل پیش بینی شده بود یا فی البداهه به ذهنتان امد؟
نه از قبل برنامه ریزی کرده وبا فرزاد حسنی هماهنگ کرده بودیم. فکر خوبی بود و حس خوبی نسبت به آن داشتم .گفتم که دوست داشتم گیتار به دست مثل همه نوازنده های دوره گرد در پارک ها گیتار می زدم تا مردم هر چه در چنته داشتند را در کلاهم می ریختند .لحظات خوبی بود. دیدید که چقدر هم مورد توجه قرار گرفت..
*برنامه ای برای اجراهای دیگر هم برای این موسسه دارید؟

ان شاالله اگر سعادتش را داشته باشیم برنامه های مختلفی را در نظر گرفته ایم وسعی میکنیم به مرور و ارام ارام جلو برویم...